کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هزار شکر که آن چشم پر خمارم کشت
    وگرنه حسرت آن خواست زار زارم کشت
    پر واجب است به هر گشتن توأم شکری
    هزار شکر که چشمت هزار بارم کشت
    دعای زندگیم گو مکن کس از یاران
    بس است زندگی من همین که بارم کشت
    شب فراق بشارت بکشتنم دادی
    چه منت است ز نو کآن شب انتظار کشت
    گرم تو دل ندهی چون رهم ز دست رقیب
    که جز به سنگ من آن مار را ندارم کشت
    ز پیچ و تاب چو دامی که صید را بکشد
    درون هر گره آن زلف ثا بدارم کشت
    نرفت آب خوشی بی لبش به حلق کمال
    مگر دمی که به شمشیر آبدارم کشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha