کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت
    دل شهل گرفت آن همه چون بر سپر انداخت
    دلخته نشد عاشق از آن نیر و نیازرد
    دلخته از آن شد که به روز دگر انداخت
    زآن نیر که انداخت کسی دور به دعوی
    ما را ز خود آن شوخ از آن دورتر انداخت
    باز آمد و بر نیر دگر چشم دگر دوخت
    هر صید که آن غمزه به تیر نظر انداخت
    تا مرغ چرا بست پر خویش بر آن تیر
    مرغ دلم از حسرت آن بال و پر انداخت
    عاشق به دو صد زخم چو قانع نشد از یار
    یک نیر چه باشد سوی باران اگر انداخت
    نبرت به دل ریش کمال آمد و گم شد
    خواهی که شود بافته باید دگر انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha