کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۱: آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب بر گوشه عذار تو مستیست خفته چشم نزدیک صبح از پی آن می رود به خواب دندان شانه می کشد آن چین زلف و بس نامش خطا نبود که خواندیم مشک ناب گفتی پس از هلاک نو دست از جفا کشم ای عمر ناگزیر چرا می کنی شتاب شوق رخ و لب تو ز دل خون چکاند خون از آتش و نمک کند این گربه ها کباب نقش درت همیشه به خون بر کشد سرشک همچون محرران که به سرخی کشند باب خط مای اشک بر ورق چهره کمال گر آیدت به چشم روان خوانیش جواب کمال الدین خجندی