کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم غم دیده ما را نگرانی به شماست
    قامتت شاهد عدل است که می گویم راست
    سرو بالات چرا سایه ز ما باز گرفت
    اری این نیز هم از طالع شوریده ماست
    چین ابروی تو دیدم شدم آشفته چو زلف
    عین لطفی تو تاب عتاب تو کراست
    خواستم رفت از این ملک بکلی لیکن
    باز گردیدم از آن عزم چو مقصود اینجاست
    کمترین بند، غربت زده مسکین را
    خود پرستی که چه حال است و در این شهر کجاست
    از شفاخانه احسان تر از بهر نجات
    خستگان را طمع مرهم و امید دواست
    حرمت حرقت خود گرچه نهان میدارم
    باردار زاشک عنابی و از چهره زردم پیداست
    شمع و من دوش به هم سوز درون می گفتیم
    شمع را اشک روان بود و مرا جان می کاست
    من نه امروز به مهر تو مقید شده ام
    که ز روز ازلم داعیه عشق تو خاست
    بندم از تست گشایش ز نو میباید جست
    دردم از تست دوا هم ز نو می باید خواست
    با که گویم بجز از بار گرم درد دلی ست
    وز که جویم بجز از دوست مرادی که مراست
    هست انواع پریشانی و درد دل و نیست
    هیچ در دست من خسته دوانی که رواست
    خاک راه توام ای خاک درت تاج سرم
    تاجدار است کمال ارچه تهیدست و گداست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha