کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل به از وصل رخت در جان تمنائی نیانت
    دیده از دیدار تو خوشتر نماشائی نیافت
    عقل در دور رخت چندانکه هر جا کرد گشت
    چون سر زلفت سری خالی ز سودانی نیافت
    چون زمان وصل رویت بود نازک فرصتی
    هیچ عاشق فرصت بوسیدن پانی نیافت
    همچوئرگس مست عشق از صد قدح سرخوش نشد
    تا سر خود زیر پای سرو بالانی نیافت
    با خیالش آشنا شد دیدهٔ گریان و گفت
    همچو این گوهر کسی در هیچ دریائی نیافت
    دل چه داند زین میان چون از دهانش پی نبرد
    کی کند فهم دقایق چون معمائی نیافت
    بافت جانی خوشتر از جنت در او را کمال
    لیکن از بسیاری بر خویش را جانی نیافت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha