کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا دردی است بی درمان که نی سر دارد و نی پا
    نه عرضش طول را ماند نه طولش عرض را همتا
    کسی از درد من واقف تواند شد سر مویی
    که چون مویی شود در فکر درد بی سر و بی پا
    دوای درد من درد است در دستی است درمانش
    که هرگز دست کس نگرفته الا همچو بودردا
    نه جورش ظاهر و نی لطف پیدا نه عرض ظاهر
    نمی دانم چه در دل دارد این معشوق بی پروا؟
    فریب جنت از تعریف زاهد کی خورد عاشق؟
    که از جان کی توان بردن به هر افسون دل ما را؟
    خطا ره رفتگان را نقش پا آسیب جان باشد
    که رسوایی است گر گل می کند امروز ما فردا
    ز بس با بی قراری کرده خو آرام جان من
    خیالش هم نماند نیم ساعت خوب در دل ها
    به کفر زلف او ایمان بدل کردم صفا کردم
    که بوی مشک می آید سعیدا از چنین سودا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha