کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیدهٔ غفلت گشا دریاب فیض نور صبح
    می شوی خورشید عالم چون شوی منظور صبح
    خفته در آغوش مطلوبی ز رویش بی نصیب
    گشته ای از تیره بختی همچو شب مهجور صبح
    پاک می سازد کسی را از هوس موی سفید
    مشک شب بر هم خورد هر گه دمد کافور صبح
    در جوانی خدمت پیری گزین چون شب شود
    کس نمی آید برون از خانه بی دستور صبح
    هست تأثیری عجب صافی ضمیران را به دم
    چون شبی را روز می سازد دم مأمور صبح
    با وجود ضعف پیری بر جوانی غالب است
    نیست شب را طاقت سرپنجه ای با زور صبح
    کعبه از عصمت محل سجده گاه خلق شد
    شد خراب از بی حجابی خانهٔ معمور صبح
    پاس وقت سینه صافان بر سعیدا واجب است
    شمع می گرید برای خاطر مسکور صبح

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha