کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش
    نشئه دیگر می دهد می بر سر می زود باش
    شعله ای از عشق پیدا کن که پیری می رسد
    بر فروز آتش که آمد موسم دی زود باش
    انتقام ناز او از ما فقیران می کشی
    داد ما را هم ستان این چرخ از وی زود باش
    جادهٔ مقصود را نام و نشان معلوم نیست
    هر که را بینی در این رهرو پیاپی زود باش
    یک نفس باشد که با او خویشتن همدم کند
    ساز خود را از خودی کن پاک چون نی زود باش
    این غزل را صائبا هم ای سعیدا گفته است
    «های [هایی] سر کن ای بی درد، هی هی زود باش»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha