کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ
    فتیله ای است که آتش گذاشتم به چراغ
    نشین به سایهٔ مژگان و [سرفرازی] کن
    ز چشم خویش در آیینه تازه دار دماغ
    ز عندلیب شنیدیم بی وفایی گل
    نه آن قدر که کشد دل دگر به گوشهٔ باغ
    نظر به سایهٔ مژگان فتاد و دانستم
    که سایه بان رخ خویش [کرده ای] پر زاغ
    ز قد و روی تو بوده است سرو و گل را آب
    ز چشم مست تو نرگس گرفته است ایاغ
    نشان خلق و مروت تو از که می پرسی
    زمانه ای که بر خود نمی دهند سراغ
    کسی که وسعت میدان خلق را گردید
    میان خلق سعیدا دگر ندید فراغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha