کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده تنگ
    اهل دل را از لباس پاره نبود عار و ننگ
    خرقهٔ پر پنبهٔ ما عالمی را داغ کرد
    می گذارد پنبه هر شب ماه بر دوش پلنگ
    [کشتی] را چون قضا خواهد شکستن حاضر است
    تیشه بر دندان ماهی اره بر پشت نهنگ
    در طلب سستی و می گویی که مطلوبم کجاست
    ورنه پیدا می توان کردن خدای خود ز سنگ
    نیست الفت با غریبان، دور را هرگز که خود
    بر سرش گل می زند بر شیشهٔ افتاده سنگ
    اهل دل دایم سعیدا در جهاد اکبرند
    صلحشان با دشمن است و کارشان با خویش جنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha