کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به هر چمن که وصال تو را خیال کنم
    چون گل به خون جگر رنگ خویش آل کنم
    به صد زبان نشود اشتیاق من ظاهر
    چو گل به باد صبا گر بیان حال کنم
    چنان خیال تو جا کرده است در جانم
    که گر به خویش بیایم تو را خیال کنم
    امید هست ز لطف خدای بی همتا
    که قصر و خانهٔ بدخواه پایمال کنم
    به سر من که زبان خیال محرم نیست
    به خامهٔ دو زبان، چون بیان حال کنم
    بیار باده و با محتسب بگو چون است
    که خون دشمن دین را به خود حلال کنم
    امید هست سعیدا ز لطف همت دوست
    که عمر باقی خود صرف در وصال کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha