سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به هر چمن که وصال تو را خیال کنم چون گل به خون جگر رنگ خویش آل کنم به صد زبان نشود اشتیاق من ظاهر چو گل به باد صبا گر بیان حال کنم چنان خیال تو جا کرده است در جانم که گر به خویش بیایم تو را خیال کنم امید هست ز لطف خدای بی همتا که قصر و خانهٔ بدخواه پایمال کنم به سر من که زبان خیال محرم نیست به خامهٔ دو زبان، چون بیان حال کنم بیار باده و با محتسب بگو چون است که خون دشمن دین را به خود حلال کنم امید هست سعیدا ز لطف همت دوست که عمر باقی خود صرف در وصال کنم سعیدا یزدی