کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجودی
    شدم کوه تجلی از نگاه سرمه آلودی
    نه ما بود و نه من بودم نه تن بود و نه جان بودم
    نه خاکی بود و نه آبی نه آتش بود و نی دودی
    در آن جامع که من بودم نه مسجد بود و نه منبر
    نه دیری بود و دیاری نه ساجد بود و مسجودی
    از آن دم عشق می بازم که در عشقش نهان بودم
    نه عاشق بود و نی عارف نه معروفی نه موجودی
    خوشا آن نشئهٔ سابق که در میخانهٔ وحدت
    نه می بود و نه انگوری نه مقبولی نه مردودی
    طبایع بست چون صورت، تولد کرد خواهش ها
    فراوانی و ارزانی نه نقصان بود و نه سودی
    در آن بحری که من بودم نه گوهر بود و نه ماهی
    نه دریا بود و نی کشتی نه وارد بود و مورودی
    گذشت از حد سعیدا انتظار جلوهٔ آن قد
    قیامت می شود آخر ولیکن ای خدا زودی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha