کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن
    آن نوخطی که ریخته باشد بنای حسن
    گر فتنه های حسن تو خوابد عجیب نیست
    فرش خوشی است سبزهٔ خط زیر پای حسن
    هر دم به ناز بالش دل تکیه می کند
    آن سرو قامت چمن دلگشای حسن
    پرواز از نشیمن ابرو نمی کند
    شد حلقه های زلف تو دام همای حسن
    خوبان ز غیر، منت چیزی نمی کشند
    از برگ گل نسیم کند بوریای حسن
    چندین هزار جامهٔ جان را به تن درید
    تا دوخت آسمان به قد او قبای حسن
    هر عضو او به عضو دگر ناز می کند
    خوش بی نیاز بوده ز سر تا به پای حسن
    در حسن، ما حقیقت کونین دیده ایم
    بیهوده کی کشیم سعیدا جفای حسن؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha