به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم

2230عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

منت اغیار و آزار ملامت می کشم
می کشم باری اگر بار ملامت می کشم
هر چه آید بر سرم سنگ محبت را به دوش
می شوم منصور و بر دار ملامت می کشم
نیست جز مفلس سلامت رو در این یک کوچه راه
تا بود در جیب دینار ملامت می کشم
تا سلامت بگذرم از دیدهٔ نامحرمان
خویش را در چار دیوار ملامت می کشم
نیست در تن جای یک ناخن سلامت ای رقیب
سنگ بر سر پای بر خار ملامت می کشم
غیر می داند سعیدا سبحه دارد در بغل
من به زیر دلق، زنار ملامت می کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 2شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 3شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 4شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 5شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 6شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 7شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 8شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 9شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 10شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...11شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 12شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...13شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 14شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 15شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...16شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...17شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 18شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 19شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...20شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...21شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...22شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 23شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 24شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 25شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 26شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...27شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...28شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 29شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 30شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 31شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 32شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...33شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...34شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 35شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...36شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 37شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 38شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...39شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 40شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...41شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 42شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...43شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 44شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...45شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 46شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 47شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 48شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...49شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...50شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 51شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...52شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 53شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 54شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 55شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...56شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 57شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 58شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...59شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...60شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 61شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...62شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...63شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...64شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 65شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...66شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...67شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...68شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...69شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 70شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...71شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 72شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 73شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 74شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 75شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...76شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...77شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 78شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...79شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 80شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 81شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...82شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 83شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...84شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 85شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 86شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 87شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 88شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 89شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 90شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...91شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...92شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 93شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 94شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 95شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 96شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ