کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیرون ز عقل هاست در این جا شمار عشق
    پیداست کار عقل و هویداست کار عشق
    صد جا شکسته ام سر خم گردن سبو
    نشکست یک نفس ز سر من خمار عشق
    رد می کند نخست و دگر می کند قبول
    اول خزان بیاید و آن گه بهار عشق
    آب بقا به ذایقه اش خون جامد است
    آن کس که کام یافته از چشمه سار عشق
    این است فرق کعبه و بتخانه نزد ما
    آن سنگ آستانه و این سنگسار عشق
    در چشم عشق هر دو جهان است یک صدا
    جام جم است آینهٔ زنگ دار عشق
    بازی نکرده جان و به خون تر شدی ز عجز
    یک داو بیش نیست جهان در قمار عشق
    این آهوان که روی به صحرا نهاده اند
    دارند جملگی هوس مرغزار عشق
    مجنون چه چیز و وامق و فرهاد کیستند
    [جایی] که گشته لیلی ایشان شکار عشق
    کوی جنید و وادی منصور فرق هاست
    این دار عقل آمد و آن دار، دار عشق
    جز عشق و عاشقی ز سعیدا سؤال نیست
    امروز تازه آمده است از دیار عشق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha