کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش
    رم یاد می دهد به غزال آرمیدنش
    داغم از آن که گوش چرا می کند به غیر
    غم نیست از نصیحت من ناشنیدنش
    دارم مهی که شرح جفایش چسان کنم
    نادیدنش عذاب و بلایی است دیدنش
    هر آب را چو چشمهٔ حیوان کند ز لطف
    عریان چو آفتاب و چو ماهی تپیدنش
    دیروز داغ گشت سعیدا ز بسملی
    بر خاک اوفتادن و در خون تپیدنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha