به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط

2280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نیست گل الفتی در چمن اختلاط
بوی جفا می دهد یاسمن اختلاط
باد صبا از حسد آمد و صد چاک کرد
غنچه که پوشیده بود پیرهن اختلاط
بر در هر سفله ای هرزه داریی مکن
می شودت اختلاط راهزن اختلاط
عیب تو را یک به یک می کند افشا به خلق
پردهٔ فانوس توست پیرهن اختلاط
نیست سعیدا مرا با دل جمع الفتی
گل چه وفا دیده است از چمن اختلاط

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 2شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 3شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...4شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 5شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 6شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...7شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...8شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 9شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 10شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...11شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...12شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 13شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...14شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...15شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 16شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...17شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...18شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...19شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 20شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...21شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...22شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...23شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 24شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 25شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 26شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 27شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 28شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 29شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...30شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...31شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 32شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...33شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...34شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...35شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...36شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 37شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...38شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 39شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 40شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...41شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 42شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 43شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 44شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 45شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...46شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...47شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...48شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 49شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...50شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 51شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...52شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...53شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 54شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...55شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...56شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...57شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 58شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...59شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 60شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 61شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...62شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...63شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 64شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 65شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...66شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 67شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 68شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...69شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...70شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...71شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...72شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...73شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 74شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...75شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...76شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 77شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 78شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 79شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 80شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 81شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 82شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 83شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 84شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 85شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 86شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...87شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 88شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...89شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 90شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 91شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...92شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...93شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 94شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 95شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...96شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...97شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...98شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 99شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 100شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 101شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 102شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...103شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...104شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 105شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 106شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 107شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 108شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...109شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...110شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 111شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...112شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 113شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 114شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...115شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 116شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...117شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 118شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...119شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 120شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...121شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 122شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 123شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 124شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...125شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...126شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 127شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...128شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 129شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 130شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 131شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...132شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 133شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 134شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...135شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...136شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 137شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...138شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...139شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...140شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 141شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...142شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...143شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...144شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...145شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 146شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...147شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 148شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 149شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 150شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 151شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...152شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...153شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 154شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...155شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 156شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 157شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...158شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 159شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...160شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 161شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 162شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 163شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 164شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 165شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 166شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...167شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...168شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 169شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 170شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 171شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 172شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ