کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض
    دهد ز خوبی باطن مرا نشان عارض
    دعای قامت او سرو می کند در باغ
    خوشم به گل که خبر می دهد از آن عارض
    غبار چهرهٔ جانان نه خط مشکین است
    که آه سینهٔ ما کرده جا بر آن عارض
    اگر بود قلم قدرتش ز دست افتد
    مصوری که کشد ناز آن چنان عارض
    چو زلف دست دهد مو به مو پریشانی
    هر آن دلی که بیاویزدش بر آن عارض
    نقاب چهرهٔ جانان برای چشم بد است
    ز چشم پاک نظر کی کند نهان عارض
    چه کوری است که انکار صورتش دارند
    که با وجود سعیدا شده عیان عارض

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha