به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص

2070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص
بنده ام در صفت جسم به جانم مخلص
داشتم جنگ به این خوش کمران لیکن کرد
پیچش زلف به آن موی میانم مخلص
گرچه خوبان همه را لب شکرین است اما
هست آنی به لب آن که به آنم مخلص
کس ز من گوی محبت نتواند بردن
بندهٔ پیرم و با طرز جوانم مخلص
نیست در نیت من چیز دگر جز محبوب
لیک با غیر سعیدا به زبانم مخلص

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 2شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 3شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 4شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 5شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 6شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 7شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...8شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 9شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 10شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...11شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...12شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 13شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 14شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...15شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...16شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 17شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...18شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...19شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 20شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...21شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...22شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...23شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 24شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...25شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...26شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...27شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 28شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 29شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 30شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 31شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 32شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 33شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...34شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...35شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 36شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...37شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...38شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...39شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...40شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 41شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...42شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 43شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 44شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...45شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 46شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 47شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 48شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 49شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...50شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...51شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...52شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 53شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...54شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 55شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...56شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...57شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 58شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...59شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...60شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...61شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 62شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...63شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 64شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 65شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...66شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...67شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 68شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 69شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...70شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 71شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 72شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...73شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...74شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...75شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...76شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...77شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 78شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...79شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...80شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 81شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 82شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 83شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 84شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 85شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 86شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 87شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 88شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 89شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 90شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...91شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 92شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...93شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 94شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 95شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...96شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...97شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 98شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 99شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...100شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...101شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...102شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 103شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 104شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 105شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 106شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...107شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...108شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 109شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 110شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 111شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 112شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...113شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...114شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 115شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...116شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 117شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 118شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...119شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 120شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...121شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 122شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...123شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 124شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...125شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 126شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 127شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 128شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...129شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...130شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 131شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...132شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 133شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 134شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 135شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...136شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 137شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 138شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...139شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...140شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 141شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...142شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...143شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...144شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 145شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...146شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...147شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...148شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...149شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 150شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...151شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 152شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 153شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 154شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 155شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...156شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...157شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 158شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...159شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 160شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 161شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...162شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 163شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...164شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 165شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 166شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 167شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 168شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 169شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 170شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...171شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...172شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 173شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 174شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 175شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 176شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ