اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آید
ز جان و دل به طوف مرقد شاه نجف آید
ز دریای سخایش گرچه بسیار است امیدم
قناعت می کنم ز این بحر اگر سنگی به کف آید
شهیدش بر لب کوثر چو خواهد گشت بزم آرا
به رقاصی مسیحا مهر و مه با چنگ و دف آید
چه سازم مدح آل او که در مداحی ایشان
ز جوش عقده های در لب دریا به کف آید
سعیدا گر نبودی بنده ای از بندگان او
چرا از هند مهرافزا چو خورشید این طرف آید