به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ناز

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خوابیده مست و بیخود امروز در بر ناز
صد منت عظیم است امروز بر سر ناز
از مهر، نازبالش در زیر سر نهاده
چون گل به زیر پهلو افکنده [بستر] ناز
جسم تو از لطافت با ناز ناز می کرد
آن دم که آفریدند از ناز پیکر ناز
امروز آن پریرخ بسیار نازنین است
تا خود چه لعبت آرد از ناز بر سر ناز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 2شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...3شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 4شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 5شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...6شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...7شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 8شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 9شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...10شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 11شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 12شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...13شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 14شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 15شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...16شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 17شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...18شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 19شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 20شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 21شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 22شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...23شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...24شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...25شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 26شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 27شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 28شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...29شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...30شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 31شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 32شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...33شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...34شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...35شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...36شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 37شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...38شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 39شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...40شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...41شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 42شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 43شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 44شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 45شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 46شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 47شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...48شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 49شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 50شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...51شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...52شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 53شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 54شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...55شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...56شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 57شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...58شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...59شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 60شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...61شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...62شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...63شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 64شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...65شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...66شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...67شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 68شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 69شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 70شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 71شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 72شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 73شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...74شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...75شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 76شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...77شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...78شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...79شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...80شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 81شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...82شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 83شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 84شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...85شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 86شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 87شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 88شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 89شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...90شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...91شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...92شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 93شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...94شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 95شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...96شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...97شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 98شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...99شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...100شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...101شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 102شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...103شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 104شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 105شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...106شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...107شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 108شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 109شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...110شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 111شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 112شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...113شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...114شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...115شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...116شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...117شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 118شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...119شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...120شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 121شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 122شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 123شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 124شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 125شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 126شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 127شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 128شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 129شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 130شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...131شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 132شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...133شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 134شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 135شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...136شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...137شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 138شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 139شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...140شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...141شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...142شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 143شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 144شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 145شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 146شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...147شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...148شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 149شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 150شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 151شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 152شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...153شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...154شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 155شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...156شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 157شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 158شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...159شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 160شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...161شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 162شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...163شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 164شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...165شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 166شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 167شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 168شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...169شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...170شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 171شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...172شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 173شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 174شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 175شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...176شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 177شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 178شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...179شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...180شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 181شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...182شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...183شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...184شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 185شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...186شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...187شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...188شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...189شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 190شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...191شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 192شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 193شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 194شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 195شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...196شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...197شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 198شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...199شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 200شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 201شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...202شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 203شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...204شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 205شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 206شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 207شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 208شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 209شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 210شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...211شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...212شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 213شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 214شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 215شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 216شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ