کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز
    نرسیده است لب او به لب جام هنوز
    چشم احسان نتوان داشت از آن بدخویی
    که نداند گل چشم از گل بادام هنوز
    با وجودی که نیاسوده دمی از گردش
    نشده ابلق گردون به کسی رام هنوز
    هر کجا بود دلی کرد نظر بستهٔ دام
    با وجودی که ندارد خبر از دام هنوز
    می دهد چشم مرا هر نفسی دلداری
    نیست او را خبر از مردم بدنام هنوز
    بی خبر بود که در حلقهٔ آن زلف تپید
    می کند شرم دلم از نگه دام هنوز
    در گلستان پی آشفتن گل می گردد
    می دهد یاد به سرو چمن اندام هنوز
    در طریق ستم از خانه براندازان است
    آفتابش نرسیده به لب بام هنوز
    چه شود گر به سعیدا نظر از لطف کنی
    نیست این غمزده شایستهٔ انعام هنوز؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha