سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز نرسیده است لب او به لب جام هنوز چشم احسان نتوان داشت از آن بدخویی که نداند گل چشم از گل بادام هنوز با وجودی که نیاسوده دمی از گردش نشده ابلق گردون به کسی رام هنوز هر کجا بود دلی کرد نظر بستهٔ دام با وجودی که ندارد خبر از دام هنوز می دهد چشم مرا هر نفسی دلداری نیست او را خبر از مردم بدنام هنوز بی خبر بود که در حلقهٔ آن زلف تپید می کند شرم دلم از نگه دام هنوز در گلستان پی آشفتن گل می گردد می دهد یاد به سرو چمن اندام هنوز در طریق ستم از خانه براندازان است آفتابش نرسیده به لب بام هنوز چه شود گر به سعیدا نظر از لطف کنی نیست این غمزده شایستهٔ انعام هنوز؟ سعیدا یزدی