به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم بود

2150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم بود
تا به کی در فکر و ذکر [آن و این] خواهیم بود؟
گل نخواهد کرد آخر غنچهٔ امید، چند
همچو داغ دست ما در آستین خواهیم بود؟
گرچه خواهم از نظرها رفت اما چون خیال
در دل و در سینه ها فکر متین خواهیم بود
یک شبی آخر در این عالم، قران خواهیم کرد
هر چه باداباد با ماهی قرین خواهیم بود
دوست گر در خاطر خود جا دهد مهریم مهر
در دل دشمن چو بنشینیم کین خواهیم بود
زور [بازویی] بخواه و دست همت کن دراز
ای سعیدا چند ما در [ماء] و طین خواهیم بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۸: هر آن صید کز دام غافل نشیند 2شمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم ...3شمارهٔ ۳۲۰: ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی ت ...4شمارهٔ ۳۲۱: دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بو ...5شمارهٔ ۳۲۲: جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به ...6شمارهٔ ۳۲۳: خانهٔ نفس من خراب شود 7شمارهٔ ۳۲۴: چشم او را نگذارید که هشیار شود 8شمارهٔ ۳۲۵: هر بتی قبله نمای دل دانا نشود 9شمارهٔ ۳۲۶: هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی ش ...10شمارهٔ ۳۲۷: دل ز بیداد غم خوبان مصفا می شود 11شمارهٔ ۳۲۸: کار، کی از آتش رخسارهٔ گل می شود 12شمارهٔ ۳۲۹: صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد 13شمارهٔ ۳۳۰: ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه م ...14شمارهٔ ۳۳۱: دلم را همنشین یاری جهان گردیده می ...15شمارهٔ ۳۳۲: هر که در این در ز راه صدق درآید 16شمارهٔ ۳۳۳: اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آ ...17شمارهٔ ۳۳۴: ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نم ...18شمارهٔ ۳۳۵: رود یوسف دگر در چه گر آن مشکین رس ...19شمارهٔ ۳۳۶: هر که از خود فرود می آید 20شمارهٔ ۳۳۷: گدا که بر سر راه بخیل می آید 21شمارهٔ ۳۳۸: نه جانان کشته اش را از پی نظاره م ...22شمارهٔ ۳۳۹: دلا گنج روانی سوی این ویرانه می آ ...23شمارهٔ ۳۴۰: کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید 24شمارهٔ ۳۴۱: هر نفس در کوی جانان کوه غم باید ب ...25شمارهٔ ۳۴۲: بی برگ شو چو نی به نوا می توان رس ...26شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوش ...27شمارهٔ ۳۴۴: فقر، دل های سیه را کرده است اکثر ...28شمارهٔ ۳۴۵: همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید 29شمارهٔ ۳۴۶: نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ 30شمارهٔ ۳۴۷: شد زخم تیغ تیز تو در کام جان لذیذ 31شمارهٔ ۳۴۸: بی صفت گر شود این جان علایق آثار 32شمارهٔ ۳۴۹: شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار 33شمارهٔ ۳۵۰: ساقیا ساغر شراب بیار 34شمارهٔ ۳۵۱: در به در گردیده دشمن روبرو گردیده ...35شمارهٔ ۳۵۲: یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر 36شمارهٔ ۳۵۳: چون شود آشفته زلفش از نسیم بی خبر 37شمارهٔ ۳۵۴: در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر 38شمارهٔ ۳۵۵: نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر 39شمارهٔ ۳۵۶: سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی ...40شمارهٔ ۳۵۷: یار من درد و کبابم دل و می خون جگ ...41شمارهٔ ۳۵۸: در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرو ...42شمارهٔ ۳۵۹: خدا حاضر خدا ناظر چه در باطن چه د ...43شمارهٔ ۳۶۰: در نگاه بت خودکام نمی باشد مهر 44شمارهٔ ۳۶۱: صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مه ...45شمارهٔ ۳۶۲: چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر 46شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 47شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...48شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 49شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 50شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...51شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...52شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 53شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 54شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...55شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 56شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 57شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...58شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 59شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 60شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...61شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 62شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...63شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 64شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 65شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 66شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 67شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...68شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...69شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...70شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 71شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 72شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 73شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...74شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...75شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 76شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 77شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...78شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...79شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...80شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...81شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 82شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...83شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 84شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...85شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...86شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 87شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 88شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 89شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 90شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 91شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 92شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...93شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 94شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 95شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...96شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...97شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 98شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 99شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...100شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...101شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 102شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...103شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...104شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 105شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...106شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...107شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...108شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 109شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...110شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...111شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...112شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 113شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 114شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 115شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 116شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 117شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 118شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...119شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...120شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 121شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...122شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...123شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...124شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...125شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 126شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...127شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 128شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 129شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...130شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 131شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 132شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 133شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 134شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...135شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...136شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...137شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 138شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...139شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 140شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...141شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...142شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 143شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...144شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...145شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...146شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 147شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...148شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 149شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 150شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...151شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...152شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 153شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 154شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...155شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 156شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 157شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...158شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...159شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...160شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...161شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...162شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 163شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...164شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...165شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 166شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 167شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 168شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 169شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 170شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 171شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 172شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 173شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 174شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 175شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...176شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 177شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...178شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 179شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 180شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...181شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...182شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 183شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 184شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...185شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...186شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...187شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 188شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 189شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 190شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 191شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...192شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...193شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 194شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 195شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 196شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 197شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...198شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...199شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 200شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...201شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 202شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 203شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...204شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 205شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...206شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 207شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...208شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 209شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...210شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 211شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 212شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 213شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...214شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...215شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 216شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...217شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 218شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 219شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 220شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...221شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 222شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 223شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...224شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...225شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 226شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...227شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...228شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...229شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 230شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...231شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...232شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...233شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...234شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 235شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...236شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 237شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 238شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 239شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 240شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...241شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...242شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 243شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...244شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 245شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 246شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...247شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 248شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...249شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 250شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 251شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 252شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 253شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 254شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 255شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...256شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...257شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 258شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 259شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 260شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 261شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ