کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه [دلبری] است که هرگاه ناز می آرد
    تمام ناشده نازش [نیاز] می آرد
    بغیر نخوت حج، حاجی بیابانگرد
    دگر چه تحفه ز راه حجاز می آرد
    در این سراچهٔ بازیچه، می ندانم کیست
    که هر زمان ز خودم برده باز می آرد
    چو در عرق گل رخسار شعله ریز شود
    چو شمع، جان مرا در گداز می آرد
    چه عشوه غمزه چه ناز و کرشمه از هر سو
    جداجدا به دلم ترکتاز می آرد
    نگاه چشم تو ما را به گفتگو آورد
    که باده بر سر افشای راز می آرد
    خیال قامت او چون رسد به یاد، مرا
    پی کشیدن آه دراز می آرد
    چه همت است سعیدا به عشق، بالا دست
    که جغد می برد و شاهباز می آرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha