به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۲۷۵: مروت های گردون جور و احسانش ستم باشد

2100عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مروت های گردون جور و احسانش ستم باشد
غم اول لقمهٔ این [خوان و] الوانش الم باشد
حصیر کهنه را قیمت دل درویش می داند
سفال باده در دست سبوکش جام جم باشد
خیالم را ز عالم برده بیرون سرمه سا چشمی
که تعلیم غزال اول به طفل خویش، رم باشد
چو نیت ناقص آید خیر هم کی در حساب آید؟
هزار افتد ز اعدادش اگر یک نقطه کم باشد
مکن حرف چه و چون خدمت بیچون غنیمت دان
سعیدا از حیات باقیت گر نیم دم باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۴: به ناز دل ز تو بردن خوش است خوش ب ...2شمارهٔ ۲۷۵: مروت های گردون جور و احسانش ستم ب ...3شمارهٔ ۲۷۶: مانند کوی جانان کوی دگر نباشد 4شمارهٔ ۲۷۷: اگر آن مه برآید صبح صادق، شام من ...5شمارهٔ ۲۷۸: هر آن تنی که گرفتار پیرهن باشد 6شمارهٔ ۲۷۹: می تلخ و چمن پرگل، ساقی نمکین باش ...7شمارهٔ ۲۸۰: سیلی که در این راه گذر داشته باشد 8شمارهٔ ۲۸۱: گر مطلب تو جنگ است صلح و صفا چه ب ...9شمارهٔ ۲۸۲: کسی گرد کوی تو گردیده باشد 10شمارهٔ ۲۸۳: به رو تو را چو خط مشکبار پیدا شد 11شمارهٔ ۲۸۴: دل ها به یاد صحبت مستان کباب شد 12شمارهٔ ۲۸۵: نقاش طرح صورت آن را چسان کشد 13شمارهٔ ۲۸۶: از نگاه غیرجانان چهره در هم می کش ...14شمارهٔ ۲۸۷: از خود گذشته منت دوران نمی کشد 15شمارهٔ ۲۸۸: آن نگاه آشنای مشکل آسانت چه شد 16شمارهٔ ۲۸۹: پای بر نرگس نهادی چشم بلبل تازه ش ...17شمارهٔ ۲۹۰: دگر ساقی به بزم ما چنان مستانه می ...18شمارهٔ ۲۹۱: خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می خلد 19شمارهٔ ۲۹۲: به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آم ...20شمارهٔ ۲۹۳: باز تا در چمن آن سرو خرامان آمد 21شمارهٔ ۲۹۴: ز هجرش جان به کار آمد نیامد 22شمارهٔ ۲۹۵: سبزه ای جز آه کی از خاک مجنون می ...23شمارهٔ ۲۹۶: خط رخسار تو را گرچه ز بر باید خوا ...24شمارهٔ ۲۹۷: دار نی در کشتن منصور برپا کرده ان ...25شمارهٔ ۲۹۸: زان زمانی که تن و روح روانم دادند 26شمارهٔ ۲۹۹: گلرخانی که سراسر رو گلزار خودند 27شمارهٔ ۳۰۰: خوش آن کسان که به فکر دل فگار خود ...28شمارهٔ ۳۰۱: خوش به آسانی به آخر راه مشکل می ب ...29شمارهٔ ۳۰۲: نی چو پروانه همه ز آتش نسبت سوزند 30شمارهٔ ۳۰۳: دلبران چون به هوس رشتهٔ جان می سو ...31شمارهٔ ۳۰۴: آن که پشت دست رد بر نقره و زر می ...32شمارهٔ ۳۰۵: هر گه که دل به یاد لبی جوش می زند 33شمارهٔ ۳۰۶: موج دریای جنون کی دست بر دل می زن ...34شمارهٔ ۳۰۷: [تیر] ماهت فصل نوروزی کند 35شمارهٔ ۳۰۸: هر که یاد قامت آن سروبالا می کند 36شمارهٔ ۳۰۹: هر کس نظر به سوی تو از دور می کند 37شمارهٔ ۳۱۰: لعلش که کار بوسه به انداز می کند 38شمارهٔ ۳۱۱: رمزی است این که شمع فروزنده می کن ...39شمارهٔ ۳۱۲: آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند 40شمارهٔ ۳۱۳: کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند 41شمارهٔ ۳۱۴: کسان که سود و زیان را در این جهان ...42شمارهٔ ۳۱۵: خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند 43شمارهٔ ۳۱۶: شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می ...44شمارهٔ ۳۱۷: روشندلان که آخر دم از جهان روند 45شمارهٔ ۳۱۸: هر آن صید کز دام غافل نشیند 46شمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم ...47شمارهٔ ۳۲۰: ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی ت ...48شمارهٔ ۳۲۱: دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بو ...49شمارهٔ ۳۲۲: جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به ...50شمارهٔ ۳۲۳: خانهٔ نفس من خراب شود 51شمارهٔ ۳۲۴: چشم او را نگذارید که هشیار شود 52شمارهٔ ۳۲۵: هر بتی قبله نمای دل دانا نشود 53شمارهٔ ۳۲۶: هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی ش ...54شمارهٔ ۳۲۷: دل ز بیداد غم خوبان مصفا می شود 55شمارهٔ ۳۲۸: کار، کی از آتش رخسارهٔ گل می شود 56شمارهٔ ۳۲۹: صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد 57شمارهٔ ۳۳۰: ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه م ...58شمارهٔ ۳۳۱: دلم را همنشین یاری جهان گردیده می ...59شمارهٔ ۳۳۲: هر که در این در ز راه صدق درآید 60شمارهٔ ۳۳۳: اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آ ...61شمارهٔ ۳۳۴: ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نم ...62شمارهٔ ۳۳۵: رود یوسف دگر در چه گر آن مشکین رس ...63شمارهٔ ۳۳۶: هر که از خود فرود می آید 64شمارهٔ ۳۳۷: گدا که بر سر راه بخیل می آید 65شمارهٔ ۳۳۸: نه جانان کشته اش را از پی نظاره م ...66شمارهٔ ۳۳۹: دلا گنج روانی سوی این ویرانه می آ ...67شمارهٔ ۳۴۰: کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید 68شمارهٔ ۳۴۱: هر نفس در کوی جانان کوه غم باید ب ...69شمارهٔ ۳۴۲: بی برگ شو چو نی به نوا می توان رس ...70شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوش ...71شمارهٔ ۳۴۴: فقر، دل های سیه را کرده است اکثر ...72شمارهٔ ۳۴۵: همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید 73شمارهٔ ۳۴۶: نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ 74شمارهٔ ۳۴۷: شد زخم تیغ تیز تو در کام جان لذیذ 75شمارهٔ ۳۴۸: بی صفت گر شود این جان علایق آثار 76شمارهٔ ۳۴۹: شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار 77شمارهٔ ۳۵۰: ساقیا ساغر شراب بیار 78شمارهٔ ۳۵۱: در به در گردیده دشمن روبرو گردیده ...79شمارهٔ ۳۵۲: یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر 80شمارهٔ ۳۵۳: چون شود آشفته زلفش از نسیم بی خبر 81شمارهٔ ۳۵۴: در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر 82شمارهٔ ۳۵۵: نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر 83شمارهٔ ۳۵۶: سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی ...84شمارهٔ ۳۵۷: یار من درد و کبابم دل و می خون جگ ...85شمارهٔ ۳۵۸: در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرو ...86شمارهٔ ۳۵۹: خدا حاضر خدا ناظر چه در باطن چه د ...87شمارهٔ ۳۶۰: در نگاه بت خودکام نمی باشد مهر 88شمارهٔ ۳۶۱: صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مه ...89شمارهٔ ۳۶۲: چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر 90شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 91شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...92شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 93شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 94شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...95شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...96شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 97شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 98شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...99شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 100شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 101شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...102شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 103شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 104شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...105شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 106شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...107شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 108شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 109شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 110شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 111شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...112شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...113شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...114شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 115شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 116شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 117شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...118شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...119شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 120شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 121شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...122شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...123شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...124شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...125شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 126شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...127شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 128شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...129شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...130شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 131شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 132شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 133شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 134شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 135شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 136شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...137شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 138شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 139شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...140شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...141شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 142شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 143شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...144شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...145شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 146شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...147شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...148شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 149شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...150شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...151شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...152شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 153شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...154شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...155شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...156شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 157شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 158شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 159شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 160شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 161شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 162شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...163شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...164شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 165شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...166شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...167شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...168شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...169شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 170شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...171شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 172شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 173شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...174شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 175شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 176شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 177شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 178شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...179شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...180شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...181شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 182شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...183شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 184شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...185شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...186شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 187شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...188شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...189شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...190شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 191شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...192شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 193شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 194شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...195شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...196شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 197شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 198شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...199شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 200شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 201شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...202شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...203شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...204شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...205شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...206شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 207شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...208شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...209شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 210شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 211شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 212شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 213شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 214شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 215شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 216شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 217شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 218شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 219شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...220شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 221شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...222شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 223شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 224شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...225شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...226شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 227شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 228شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...229شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...230شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...231شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 232شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 233شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 234شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 235شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...236شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...237شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 238شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 239شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 240شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 241شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...242شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...243شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 244شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...245شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 246شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 247شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...248شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 249شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...250شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 251شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...252شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 253شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...254شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 255شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 256شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 257شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...258شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...259شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 260شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...261شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 262شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 263شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 264شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...265شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 266شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 267شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...268شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...269شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 270شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...271شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...272شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...273شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 274شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...275شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...276شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...277شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...278شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 279شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...280شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 281شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 282شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 283شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 284شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...285شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...286شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 287شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...288شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 289شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 290شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...291شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 292شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...293شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 294شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 295شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 296شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 297شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 298شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 299شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...300شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...301شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 302شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 303شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 304شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 305شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ