کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ
    بهتر بود ز آب حیاتم شراب تلخ
    زاهد [جبین] سرکه فشان تو روبروست
    انصاف نیست باز بگویی جواب تلخ
    دلبرتر است لذت غفلت ز آگهی
    شیرین تر است از همه بر نفس، خواب تلخ
    بستی ز خشم باز میان را به قتل من
    شیرین نمود از کمرت پیچ و تاب تلخ
    یک کس نماند عاقل و می آب شد ز شرم
    چشمت چو کرد بر سر مردم، عتاب تلخ
    دانند چیست لذت عیش مدامشان
    فردا چو سر نهند به پای حساب تلخ
    دلگیر گشته ایم سعیدا دگر ز دل
    آشفته کرده رایحهٔ این کباب تلخ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha