کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دور است و همین باغ و بهاری و دگر هیچ
    ماییم و کف دست نگاری و دگر هیچ
    زهاد ندارند جز این نقد و قماشی
    صد دانهٔ تسبیح شماری و دگر هیچ
    ز اسباب جهان دوست نداریم جز این سه
    جام می و یاری و کناری و دگر هیچ
    همچون جرس ای کعبهٔ مقصود در این راه
    داریم همین ناله و زاری و دگر هیچ
    می گفت به گل بلبل مسکین که در این باغ
    ماییم و همین زحمت خاری و دگر هیچ
    معذور که چون روی نمایی به خلایق
    ماییم و همین جان نثاری و دگر هیچ
    غیر از تن افسرده نداریم پناهی
    ماییم و همین کهنه حصاری و دگر هیچ
    بر عمر مکن تکیه بزن نقش بر آبی
    دور است و شش و پنج قماری و دگر هیچ
    زان عمر گرانمایه به اینیم تسلی
    گاهی نظر از راهگذاری و دگر هیچ
    ز این راه رسیدند به مردی همه لیکن
    ماییم و همین گرد و غباری و دگر هیچ
    صد شکر که داریم چو سیماب سعیدا
    در چاه غمش صبر و قراری و دگر هیچ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha