به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۵۵: روشنگر زمان و زمین است آفتاب

1410عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

روشنگر زمان و زمین است آفتاب
یک صفحه از کتاب مبین است آفتاب
تا جوهر وجود تو آمد به روی کار
ماه است آسمان و زمین است آفتاب
در پاکی وجود تو حرفی ندیده است
گوید کسی چنان و چنین است آفتاب؟
چون گوی در سراسر میدان آسمان
پهلو نبرد گوشه نشین است آفتاب
خوش گو سخن به پستی قدرت نظر مکن
دل آسمان و فکر، زمین است آفتاب
سالک خیال و راه خدا آسمان دل
شک و گمان ستاره یقین است آفتاب
یک دلبری است لیک به هنگام مهر و قهر
آن است گاه ماه گه این است آفتاب
دور از حقیقت است سعیدا مجاز بین
چون بگذرد ز ماه قرین است آفتاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴: تا کجا رفتار دلجوی تو را دیده است ...2شمارهٔ ۵۵: روشنگر زمان و زمین است آفتاب 3شمارهٔ ۵۶: در خم هر حلقهٔ زلفش رهین است آفتاب 4شمارهٔ ۵۷: کاکل کمند زلف تو شد دام آفتاب 5شمارهٔ ۵۸: ساقی مکن دریغ ز پیر و جوان شراب 6شمارهٔ ۵۹: عشق پرشور است و ما پراضطراب 7شمارهٔ ۶۰: در میان ما و او شد حسن بی پروا نقا ...8شمارهٔ ۶۱: غنچه کی وامی کند چشم دل خود را ز خ ...9شمارهٔ ۶۲: دیوانه شدم باز جنون می کنم امشب 10شمارهٔ ۶۳: تو جان و من به جانت گشته طالب 11شمارهٔ ۶۴: از پیر همت و کرمی ای جوان طلب 12شمارهٔ ۶۵: شبی که مست بیاید به خواب من مطلوب 13شمارهٔ ۶۶: روی تو چو از پیش نظر پرده برانداخت 14شمارهٔ ۶۷: صبحدم شیری که مهر دایه ام در کام ر ...15شمارهٔ ۶۸: گفتگوی حشر راحت از دل دیوانه ریخت 16شمارهٔ ۶۹: در بزم عشق نشئهٔ تأثیر صحبت است 17شمارهٔ ۷۰: نازک دلی که آینه دار نزاکت است 18شمارهٔ ۷۱: باده نوشی و غزلخوانی دیوانه بجاست 19شمارهٔ ۷۲: یار را از من چه می پرسی بپرس از دل ...20شمارهٔ ۷۳: آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاس ...21شمارهٔ ۷۴: به طوف کوی تو آن شب که دل ز جان بر ...22شمارهٔ ۷۵: حرف هر کس ز فکر خام خود است 23شمارهٔ ۷۶: مدح رخ زیبای تو عنوان سعیداست 24شمارهٔ ۷۷: هر آن دلی که به زلف بتی گرفتار است 25شمارهٔ ۷۸: حلب شهر و نعیما شهریار است 26شمارهٔ ۷۹: چون دل دلیل نیست تن و [دل] برابر ا ...27شمارهٔ ۸۰: صورت اندیش کی از معنی ما باخبر است ...28شمارهٔ ۸۱: هر کجا مینا و جامی از می گلگون پر ...29شمارهٔ ۸۲: دارم بتی و سجده اش ای دل نهانی بهت ...30شمارهٔ ۸۳: هر زمان دل را هوای کوی جانان بر سر ...31شمارهٔ ۸۴: هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است 32شمارهٔ ۸۵: عاشقان را در جهان فکر و خیال دیگر ...33شمارهٔ ۸۶: دل ناخدای بحر تماشای دیگر است 34شمارهٔ ۸۷: به پیش چشم من دریا چه چیز است 35شمارهٔ ۸۸: در خرابات مغانم جا بس است 36شمارهٔ ۸۹: حرف آن لب شنفتنم هوس است 37شمارهٔ ۹۰: هر شیوه ای که هست در این جا بجا خو ...38شمارهٔ ۹۱: از خس و خار حوادث قلب ما را کی صفا ...39شمارهٔ ۹۲: باعث آمدن روح به ابدان، عشق است 40شمارهٔ ۹۳: بی ظرف را شراب شرربار، مشکل است 41شمارهٔ ۹۴: آن را که هوای رخ خوب تو تولاست 42شمارهٔ ۹۵: آنچه می دانی تو در باطن نهان اظهار ...43شمارهٔ ۹۶: آن خانه برانداز که خود راهبر ماست 44شمارهٔ ۹۷: هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ...45شمارهٔ ۹۸: صافیدلی چو آینه در این زمان کم است 46شمارهٔ ۹۹: آن آفرین جهان که نگهدار عالم است 47شمارهٔ ۱۰۰: آن که نامش جان جانان است آن جانان ...48شمارهٔ ۱۰۱: نه همین خندهٔ گل از پی نشو است و ...49شمارهٔ ۱۰۲: چه شور است این که در کاشانهٔ ماست 50شمارهٔ ۱۰۳: جولانگه معنی دل هشیار نعیم است 51شمارهٔ ۱۰۴: در خانه ای که جای کسی نیست جای ما ...52شمارهٔ ۱۰۵: جفاهای نگاهش ظاهر از لب های خندان ...53شمارهٔ ۱۰۶: جامه از رنگ و از گلشن بدن است 54شمارهٔ ۱۰۷: وعظ ما ناگفتن است و درس ما ناخوان ...55شمارهٔ ۱۰۸: چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است 56شمارهٔ ۱۰۹: عقل هندوی میفروش من است 57شمارهٔ ۱۱۰: شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است 58شمارهٔ ۱۱۱: فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است 59شمارهٔ ۱۱۲: شادی هر دو جهان از دل غمگین من اس ...60شمارهٔ ۱۱۳: خم در خروش و جوش ز خمیازهٔ من است 61شمارهٔ ۱۱۴: آنچه در شش جهات گردون است 62شمارهٔ ۱۱۵: در مبند بر رویم سجده گاه من این ا ...63شمارهٔ ۱۱۶: خم گر ز باده جرعه فشانی کند رواست 64شمارهٔ ۱۱۷: از راه دیده دل بر جانان رود رواست 65شمارهٔ ۱۱۸: گردون مروتی به فقیران نداشته است 66شمارهٔ ۱۱۹: چشمش همین نه دین و دل از ما گرفته ...67شمارهٔ ۱۲۰: آن [چشم] دل سیه که [زمامم] گرفته ...68شمارهٔ ۱۲۱: کسی که چشم تو را شوخ و دلربا گفته ...69شمارهٔ ۱۲۲: عمری است سرو تا به وفا ایستاده اس ...70شمارهٔ ۱۲۳: در پی آن زلف ای دل چون تو بس افتا ...71شمارهٔ ۱۲۴: ز بس به راه تو دل بر سر دل افتاده ...72شمارهٔ ۱۲۵: چشم او در بردن دل بی گناه افتاده ...73شمارهٔ ۱۲۶: غم دماغم را پریشان کرده است 74شمارهٔ ۱۲۷: غافل از دین شیوهٔ خود رسم و آیین ...75شمارهٔ ۱۲۸: نگاه شوخ [و] دل ساده روبرو شده اس ...76شمارهٔ ۱۲۹: هوشیار ای دل که او مست می ناب آمد ...77شمارهٔ ۱۳۰: آسمانم تکیه گاه من بدن گردیده است 78شمارهٔ ۱۳۱: عندلیب روح را تن آشیان گردیده است 79شمارهٔ ۱۳۲: در محیط دین ز بس کشتی تبه گردیده ...80شمارهٔ ۱۳۳: هر گوهر سخن که به ساحل رسیده است 81شمارهٔ ۱۳۴: نور شکوه حق ز مقابل رسیده است 82شمارهٔ ۱۳۵: عالم ز دستگاه کمالش نمونه ای است 83شمارهٔ ۱۳۶: جنت ز سر کوی تو یک صحن خرابی است 84شمارهٔ ۱۳۷: دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است 85شمارهٔ ۱۳۸: گریه در بزم یار، بی ادبی است 86شمارهٔ ۱۳۹: گل مست و بلبلان شاد امروز روز خوب ...87شمارهٔ ۱۴۰: آفتاب از نفس صبح قیامت اثری است 88شمارهٔ ۱۴۱: گرچه زلفت به میان بسته به یک زنجی ...89شمارهٔ ۱۴۲: گردون، گلیم کهنهٔ غمخانهٔ کسی است 90شمارهٔ ۱۴۳: چاک پیراهن یار و نظر پاک، یکی است 91شمارهٔ ۱۴۴: کرم عام تو با محرم و بیگانه یکی ا ...92شمارهٔ ۱۴۵: فلک بر سر بی سران پرچمی است 93شمارهٔ ۱۴۶: تنها نه خال عارض آن ماه، دیدنی اس ...94شمارهٔ ۱۴۷: امروز که نوبهار معنی است 95شمارهٔ ۱۴۸: همین نه شیوهٔ خوبان طریق خودرایی ...96شمارهٔ ۱۴۹: نگشت کار ز بخت سیاهتاب، درست 97شمارهٔ ۱۵۰: نشئهٔ آب حیات از لعل شکرکام اوست 98شمارهٔ ۱۵۱: باخبر باش که از حال خبرداری هست 99شمارهٔ ۱۵۲: تا با تو از آن گوشهٔ ابرو نظری هس ...100شمارهٔ ۱۵۳: جستجوی جان جانان کن که جان پیداست ...101شمارهٔ ۱۵۴: می از انگور شد میخانه از کیست؟102شمارهٔ ۱۵۵: شایستهٔ درگاه تو هر بی سر و پا نی ...103شمارهٔ ۱۵۶: ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب ...104شمارهٔ ۱۵۷: یار ما خوب است اما خوب نیست 105شمارهٔ ۱۵۸: در خراباتی که راه هستی و پندار نی ...106شمارهٔ ۱۵۹: مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر نی ...107شمارهٔ ۱۶۰: گر برد از هوش زان چشم سیه تقصیر ن ...108شمارهٔ ۱۶۱: صاحب نفسی را که اثر در نفسش نیست 109شمارهٔ ۱۶۲: بی ساخته در اهل کرم رسم کرم نیست 110شمارهٔ ۱۶۳: ز عالمش چه خبر آن که او پریشان نی ...111شمارهٔ ۱۶۴: جامه جز گردون اطلس در بر آزاده نی ...112شمارهٔ ۱۶۵: کار اهل الله را طعن از کسی زیبنده ...113شمارهٔ ۱۶۶: عاشقان را رخصت دیدار آن مه پاره ن ...114شمارهٔ ۱۶۷: منظور من جز او چه بود در نظر که ن ...115شمارهٔ ۱۶۸: نیست روزی که این منادی نیست 116شمارهٔ ۱۶۹: بجز از بخل در این دور زمان چیزی ن ...117شمارهٔ ۱۷۰: لامکانی تو و امکان تو بی چیزی نیس ...118شمارهٔ ۱۷۱: به سوی کوی تو را نگاه خالی نیست 119شمارهٔ ۱۷۲: مرا دمی نفسی لحظه ای و آنی نیست 120شمارهٔ ۱۷۳: خاطر جمع بجز عالم یکتایی نیست 121شمارهٔ ۱۷۴: به آن خدا که جهان را جز او خدایی ...122شمارهٔ ۱۷۵: از ره عیش و نشاط، ای چرخ گردیدن ن ...123شمارهٔ ۱۷۶: می توان جان باخت اما از وفا نتوان ...124شمارهٔ ۱۷۷: رخ نمودی و جهان در نظرم دیگر گشت 125شمارهٔ ۱۷۸: دیده ای کان صبح را در خواب یافت 126شمارهٔ ۱۷۹: کلیم الله زد فریاد چون بر طور سین ...127شمارهٔ ۱۸۰: گر ز عالم داد یا بیداد یا بر باد ...128شمارهٔ ۱۸۱: ما را نمود روی وز ما رونما گرفت 129شمارهٔ ۱۸۲: در شکنج زلف او دل تاب نتواند گرفت 130شمارهٔ ۱۸۳: دل ز تکرار بهشت حور از کوثر گرفت 131شمارهٔ ۱۸۴: شوخ ما رسم قیل و قال گرفت 132شمارهٔ ۱۸۵: دل بسکه چشم شوخ تو را نام می گرفت 133شمارهٔ ۱۸۶: هر که آمد عمر خود را صرف سامان کر ...134شمارهٔ ۱۸۷: دلم به گرمی عشق تو باغ باغ شکفت 135شمارهٔ ۱۸۸: جوهر تیغی که من بر آن کمر می بینم ...136شمارهٔ ۱۸۹: ز من جان خواست جانان گفتمش از جان ...137شمارهٔ ۱۹۰: چند ای عمامه داران بر سر دستار، ب ...138شمارهٔ ۱۹۱: خلقی که می کنند به آب مدام بحث 139شمارهٔ ۱۹۲: مگذار در حریم خرابات، پای بحث 140شمارهٔ ۱۹۳: به بستن کمرش نیست آن میان باعث 141شمارهٔ ۱۹۴: خوشم به این مرض و انحراف طبع و مز ...142شمارهٔ ۱۹۵: رفتم حباب وار ز خود در هوای موج 143شمارهٔ ۱۹۶: تا کرد آن پریرخ و نامهربان خروج 144شمارهٔ ۱۹۷: دور است و همین باغ و بهاری و دگر ...145شمارهٔ ۱۹۸: از دم تیغ قضا شیر مکیده است صبح 146شمارهٔ ۱۹۹: دیدهٔ غفلت گشا دریاب فیض نور صبح 147شمارهٔ ۲۰۰: زینهار چون حباب مپرس از نشان صبح 148شمارهٔ ۲۰۱: هرگز ندیده ام گرهی بر جبین صبح 149شمارهٔ ۲۰۲: شکست رونق آیینه را صفای قدح 150شمارهٔ ۲۰۳: چو دید جسم مرا جای آرمیدن، روح 151شمارهٔ ۲۰۴: به گوش عرش ز حق می رسد به لفظ فصی ...152شمارهٔ ۲۰۵: مکن به روی دلارام من نظر گستاخ 153شمارهٔ ۲۰۶: بندی چرا میان عداوت به کین چرخ؟154شمارهٔ ۲۰۷: تنی بغیر عمل شد برای جان، دوزخ 155شمارهٔ ۲۰۸: ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ 156شمارهٔ ۲۰۹: مرا ز حلقهٔ آن در به در پسند مباد 157شمارهٔ ۲۱۰: هر آن که روی تو را رنگ ارغوانی دا ...158شمارهٔ ۲۱۱: شیخ گر از سنت و فرضانه می یابد مر ...159شمارهٔ ۲۱۲: به آن برچیده دامان تهمت خونم کجا ...160شمارهٔ ۲۱۳: سعیدا از شکست سنگ اثر در مومیا اف ...161شمارهٔ ۲۱۴: چون من بلندنظر گاه گاه می افتد 162شمارهٔ ۲۱۵: هر که را راه سخن وا شده موسی گردد 163شمارهٔ ۲۱۶: نگریم بعد از این ترسم که دل خون ج ...164شمارهٔ ۲۱۷: عارف چو جهان سرکش مغرور نگردد 165شمارهٔ ۲۱۸: خوشا دلی که چو آیینه جلوگاه تو گر ...166شمارهٔ ۲۱۹: زمین از اشک سرگردان من گرداب می گ ...167شمارهٔ ۲۲۰: ز بس بر سر خیال آن گل رخسار می گر ...168شمارهٔ ۲۲۱: چو از نور تجلی ساغری سرشار می گرد ...169شمارهٔ ۲۲۲: چه شور است این که بر گرد سر مخمور ...170شمارهٔ ۲۲۳: ز راه عشقبازی این دل شیدا نمی گرد ...171شمارهٔ ۲۲۴: در نظربازی من یار نهان می گردد 172شمارهٔ ۲۲۵: که طرف از این فلک فتنه بار می بند ...173شمارهٔ ۲۲۶: نه خوی از جبههٔ آن دلبر مغرور می ...174شمارهٔ ۲۲۷: زبان بستهٔ ما صوت بی صدا دارد 175شمارهٔ ۲۲۸: به هر وادی که آبادی است آن وادی ج ...176شمارهٔ ۲۲۹: ساغر از گردش ادوار چه پروا دارد 177شمارهٔ ۲۳۰: کسی ز سر میانش کجا خبر دارد 178شمارهٔ ۲۳۱: در این وادی که معموری نه دیوار و ...179شمارهٔ ۲۳۲: کی دیدهٔ تر دارد سوزی که جگر دارد ...180شمارهٔ ۲۳۳: عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد 181شمارهٔ ۲۳۴: من از تخمین خاطر گفتمش چون مو کمر ...182شمارهٔ ۲۳۵: چه شور است این که دل از دست آن نا ...183شمارهٔ ۲۳۶: به هنگام دعا زاهد نظر بر آسمان دا ...184شمارهٔ ۲۳۷: مگر خبر ز دل خسته آن نگار ندارد 185شمارهٔ ۲۳۸: عالم ز خرابی سر تدبیر ندارد 186شمارهٔ ۲۳۹: گرچه دورم ز نظر، کی نظر از من دار ...187شمارهٔ ۲۴۰: چه غم آن مهر پیکر از چنان و از چن ...188شمارهٔ ۲۴۱: مردی که در این ره، دل آگاه ندارد 189شمارهٔ ۲۴۲: سفر هوشوران زود تمامی دارد 190شمارهٔ ۲۴۳: هر که دارد صنمی جور و جفایی دارد 191شمارهٔ ۲۴۴: سرمه کی طاقت آن چشم پر از ناز آرد 192شمارهٔ ۲۴۵: جهان تو را به سر انکسار می آرد 193شمارهٔ ۲۴۶: صبحدم از شب وصل تو اثر می آرد 194شمارهٔ ۲۴۷: چه [دلبری] است که هرگاه ناز می آر ...195شمارهٔ ۲۴۸: ذکر تو هوش [و] فکر تو از خویش می ...196شمارهٔ ۲۴۹: در خاطری که آن بت عیار بگذرد 197شمارهٔ ۲۵۰: از یک نظر لطف که آن مهر لقا کرد 198شمارهٔ ۲۵۱: رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد 199شمارهٔ ۲۵۲: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 200شمارهٔ ۲۵۳: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 201شمارهٔ ۲۵۴: در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کر ...202شمارهٔ ۲۵۵: داغ را چون لاله اجزای بدن خواهیم ...203شمارهٔ ۲۵۶: کام تا هست تو را کامروا نتوان کرد 204شمارهٔ ۲۵۷: خرمی ز این دو روزه جان نتوان کرد 205شمارهٔ ۲۵۸: دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد 206شمارهٔ ۲۵۹: موج خیز گریهٔ ما چشم تر بار آورد 207شمارهٔ ۲۶۰: نی همین در نی از آن لب ناله حسرت ...208شمارهٔ ۲۶۱: آنچه قسمت کرده هر کس روزی خود می ...209شمارهٔ ۲۶۲: چون ز خون عاشق آن رخساره گل، مل م ...210شمارهٔ ۲۶۳: فیض از کوچهٔ معشوقه هوا می گیرد 211شمارهٔ ۲۶۴: رخش روزی که طعن رنگ با لعل بدخشان ...212شمارهٔ ۲۶۵: همت چو دست گیرد رطل گران توان زد 213شمارهٔ ۲۶۶: صدای خستگان جان و دل اندوهگین سوز ...214شمارهٔ ۲۶۷: اگر تو را هوس آیینه دار برخیزد 215شمارهٔ ۲۶۸: مکن باور که نفس از جا ز سستی برنم ...216شمارهٔ ۲۶۹: مجنون به گرد خیمهٔ لیلی نمی رسد 217شمارهٔ ۲۷۰: تا چون نیم به لب، لب جانان نمی رس ...218شمارهٔ ۲۷۱: خوش آن روزی که سر در راه آن ناآشن ...219شمارهٔ ۲۷۲: رخ زرد عشقبازان چمن و بهار باشد 220شمارهٔ ۲۷۳: شوم دیوانه اش مجنون به من گر همسف ...221شمارهٔ ۲۷۴: به ناز دل ز تو بردن خوش است خوش ب ...222شمارهٔ ۲۷۵: مروت های گردون جور و احسانش ستم ب ...223شمارهٔ ۲۷۶: مانند کوی جانان کوی دگر نباشد 224شمارهٔ ۲۷۷: اگر آن مه برآید صبح صادق، شام من ...225شمارهٔ ۲۷۸: هر آن تنی که گرفتار پیرهن باشد 226شمارهٔ ۲۷۹: می تلخ و چمن پرگل، ساقی نمکین باش ...227شمارهٔ ۲۸۰: سیلی که در این راه گذر داشته باشد 228شمارهٔ ۲۸۱: گر مطلب تو جنگ است صلح و صفا چه ب ...229شمارهٔ ۲۸۲: کسی گرد کوی تو گردیده باشد 230شمارهٔ ۲۸۳: به رو تو را چو خط مشکبار پیدا شد 231شمارهٔ ۲۸۴: دل ها به یاد صحبت مستان کباب شد 232شمارهٔ ۲۸۵: نقاش طرح صورت آن را چسان کشد 233شمارهٔ ۲۸۶: از نگاه غیرجانان چهره در هم می کش ...234شمارهٔ ۲۸۷: از خود گذشته منت دوران نمی کشد 235شمارهٔ ۲۸۸: آن نگاه آشنای مشکل آسانت چه شد 236شمارهٔ ۲۸۹: پای بر نرگس نهادی چشم بلبل تازه ش ...237شمارهٔ ۲۹۰: دگر ساقی به بزم ما چنان مستانه می ...238شمارهٔ ۲۹۱: خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می خلد 239شمارهٔ ۲۹۲: به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آم ...240شمارهٔ ۲۹۳: باز تا در چمن آن سرو خرامان آمد 241شمارهٔ ۲۹۴: ز هجرش جان به کار آمد نیامد 242شمارهٔ ۲۹۵: سبزه ای جز آه کی از خاک مجنون می ...243شمارهٔ ۲۹۶: خط رخسار تو را گرچه ز بر باید خوا ...244شمارهٔ ۲۹۷: دار نی در کشتن منصور برپا کرده ان ...245شمارهٔ ۲۹۸: زان زمانی که تن و روح روانم دادند 246شمارهٔ ۲۹۹: گلرخانی که سراسر رو گلزار خودند 247شمارهٔ ۳۰۰: خوش آن کسان که به فکر دل فگار خود ...248شمارهٔ ۳۰۱: خوش به آسانی به آخر راه مشکل می ب ...249شمارهٔ ۳۰۲: نی چو پروانه همه ز آتش نسبت سوزند 250شمارهٔ ۳۰۳: دلبران چون به هوس رشتهٔ جان می سو ...251شمارهٔ ۳۰۴: آن که پشت دست رد بر نقره و زر می ...252شمارهٔ ۳۰۵: هر گه که دل به یاد لبی جوش می زند 253شمارهٔ ۳۰۶: موج دریای جنون کی دست بر دل می زن ...254شمارهٔ ۳۰۷: [تیر] ماهت فصل نوروزی کند 255شمارهٔ ۳۰۸: هر که یاد قامت آن سروبالا می کند 256شمارهٔ ۳۰۹: هر کس نظر به سوی تو از دور می کند 257شمارهٔ ۳۱۰: لعلش که کار بوسه به انداز می کند 258شمارهٔ ۳۱۱: رمزی است این که شمع فروزنده می کن ...259شمارهٔ ۳۱۲: آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند 260شمارهٔ ۳۱۳: کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند 261شمارهٔ ۳۱۴: کسان که سود و زیان را در این جهان ...262شمارهٔ ۳۱۵: خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند 263شمارهٔ ۳۱۶: شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می ...264شمارهٔ ۳۱۷: روشندلان که آخر دم از جهان روند 265شمارهٔ ۳۱۸: هر آن صید کز دام غافل نشیند 266شمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم ...267شمارهٔ ۳۲۰: ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی ت ...268شمارهٔ ۳۲۱: دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بو ...269شمارهٔ ۳۲۲: جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به ...270شمارهٔ ۳۲۳: خانهٔ نفس من خراب شود 271شمارهٔ ۳۲۴: چشم او را نگذارید که هشیار شود 272شمارهٔ ۳۲۵: هر بتی قبله نمای دل دانا نشود 273شمارهٔ ۳۲۶: هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی ش ...274شمارهٔ ۳۲۷: دل ز بیداد غم خوبان مصفا می شود 275شمارهٔ ۳۲۸: کار، کی از آتش رخسارهٔ گل می شود 276شمارهٔ ۳۲۹: صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد 277شمارهٔ ۳۳۰: ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه م ...278شمارهٔ ۳۳۱: دلم را همنشین یاری جهان گردیده می ...279شمارهٔ ۳۳۲: هر که در این در ز راه صدق درآید 280شمارهٔ ۳۳۳: اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آ ...281شمارهٔ ۳۳۴: ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نم ...282شمارهٔ ۳۳۵: رود یوسف دگر در چه گر آن مشکین رس ...283شمارهٔ ۳۳۶: هر که از خود فرود می آید 284شمارهٔ ۳۳۷: گدا که بر سر راه بخیل می آید 285شمارهٔ ۳۳۸: نه جانان کشته اش را از پی نظاره م ...286شمارهٔ ۳۳۹: دلا گنج روانی سوی این ویرانه می آ ...287شمارهٔ ۳۴۰: کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید 288شمارهٔ ۳۴۱: هر نفس در کوی جانان کوه غم باید ب ...289شمارهٔ ۳۴۲: بی برگ شو چو نی به نوا می توان رس ...290شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوش ...291شمارهٔ ۳۴۴: فقر، دل های سیه را کرده است اکثر ...292شمارهٔ ۳۴۵: همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید 293شمارهٔ ۳۴۶: نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ 294شمارهٔ ۳۴۷: شد زخم تیغ تیز تو در کام جان لذیذ 295شمارهٔ ۳۴۸: بی صفت گر شود این جان علایق آثار 296شمارهٔ ۳۴۹: شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار 297شمارهٔ ۳۵۰: ساقیا ساغر شراب بیار 298شمارهٔ ۳۵۱: در به در گردیده دشمن روبرو گردیده ...299شمارهٔ ۳۵۲: یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر 300شمارهٔ ۳۵۳: چون شود آشفته زلفش از نسیم بی خبر 301شمارهٔ ۳۵۴: در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر 302شمارهٔ ۳۵۵: نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر 303شمارهٔ ۳۵۶: سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی ...304شمارهٔ ۳۵۷: یار من درد و کبابم دل و می خون جگ ...305شمارهٔ ۳۵۸: در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرو ...306شمارهٔ ۳۵۹: خدا حاضر خدا ناظر چه در باطن چه د ...307شمارهٔ ۳۶۰: در نگاه بت خودکام نمی باشد مهر 308شمارهٔ ۳۶۱: صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مه ...309شمارهٔ ۳۶۲: چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر 310شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 311شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...312شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 313شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 314شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...315شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...316شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 317شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 318شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...319شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 320شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 321شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...322شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 323شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 324شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...325شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 326شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...327شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 328شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 329شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 330شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 331شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...332شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...333شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...334شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 335شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 336شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 337شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...338شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...339شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 340شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 341شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...342شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...343شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...344شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...345شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 346شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...347شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 348شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...349شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...350شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 351شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 352شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 353شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 354شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 355شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 356شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...357شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 358شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 359شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...360شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...361شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 362شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 363شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...364شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...365شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 366شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...367شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...368شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 369شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...370شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...371شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...372شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 373شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...374شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...375شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...376شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 377شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 378شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 379شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 380شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 381شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 382شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...383شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...384شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 385شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...386شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...387شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...388شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...389شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 390شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...391شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 392شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 393شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...394شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 395شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 396شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 397شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 398شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...399شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...400شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...401شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 402شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...403شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 404شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...405شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...406شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 407شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...408شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...409شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...410شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 411شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...412شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 413شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 414شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...415شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...416شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 417شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 418شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...419شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 420شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 421شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...422شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...423شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...424شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...425شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...426شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 427شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...428شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...429شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 430شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 431شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 432شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 433شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 434شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 435شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 436شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 437شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 438شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 439شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...440شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 441شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...442شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 443شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 444شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...445شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...446شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 447شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 448شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...449شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...450شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...451شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 452شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 453شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 454شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 455شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...456شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...457شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 458شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 459شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 460شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 461شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...462شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...463شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 464شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...465شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 466شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 467شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...468شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 469شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...470شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 471شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...472شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 473شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...474شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 475شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 476شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 477شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...478شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...479شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 480شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...481شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 482شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 483شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 484شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...485شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 486شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 487شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...488شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...489شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 490شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...491شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...492شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...493شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 494شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...495شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...496شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...497شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...498شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 499شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...500شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 501شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 502شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 503شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 504شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...505شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...506شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 507شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...508شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 509شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 510شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...511شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 512شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...513شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 514شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 515شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 516شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 517شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 518شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 519شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...520شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...521شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 522شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 523شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 524شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 525شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ