به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۷۰: نازک دلی که آینه دار نزاکت است

1770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نازک دلی که آینه دار نزاکت است
دایم به فکر نقش و نگار نزاکت است
آرامگاه آن قد و بالین ناز او
دوش نزاکت است و کنار نزاکت است
آن حسن نازپرور و خط بنفشه فام
باغ نزاکت است و بهار نزاکت است
آن کاو سبوی دختر رز می کشد به دوش
منت کشد که حامل بار نزاکت است
افتاده است کار سعیدا به نازکی
هر جا رود غریب دیار نزاکت است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۹: در بزم عشق نشئهٔ تأثیر صحبت است 2شمارهٔ ۷۰: نازک دلی که آینه دار نزاکت است 3شمارهٔ ۷۱: باده نوشی و غزلخوانی دیوانه بجاست 4شمارهٔ ۷۲: یار را از من چه می پرسی بپرس از دل ...5شمارهٔ ۷۳: آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاس ...6شمارهٔ ۷۴: به طوف کوی تو آن شب که دل ز جان بر ...7شمارهٔ ۷۵: حرف هر کس ز فکر خام خود است 8شمارهٔ ۷۶: مدح رخ زیبای تو عنوان سعیداست 9شمارهٔ ۷۷: هر آن دلی که به زلف بتی گرفتار است 10شمارهٔ ۷۸: حلب شهر و نعیما شهریار است 11شمارهٔ ۷۹: چون دل دلیل نیست تن و [دل] برابر ا ...12شمارهٔ ۸۰: صورت اندیش کی از معنی ما باخبر است ...13شمارهٔ ۸۱: هر کجا مینا و جامی از می گلگون پر ...14شمارهٔ ۸۲: دارم بتی و سجده اش ای دل نهانی بهت ...15شمارهٔ ۸۳: هر زمان دل را هوای کوی جانان بر سر ...16شمارهٔ ۸۴: هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است 17شمارهٔ ۸۵: عاشقان را در جهان فکر و خیال دیگر ...18شمارهٔ ۸۶: دل ناخدای بحر تماشای دیگر است 19شمارهٔ ۸۷: به پیش چشم من دریا چه چیز است 20شمارهٔ ۸۸: در خرابات مغانم جا بس است 21شمارهٔ ۸۹: حرف آن لب شنفتنم هوس است 22شمارهٔ ۹۰: هر شیوه ای که هست در این جا بجا خو ...23شمارهٔ ۹۱: از خس و خار حوادث قلب ما را کی صفا ...24شمارهٔ ۹۲: باعث آمدن روح به ابدان، عشق است 25شمارهٔ ۹۳: بی ظرف را شراب شرربار، مشکل است 26شمارهٔ ۹۴: آن را که هوای رخ خوب تو تولاست 27شمارهٔ ۹۵: آنچه می دانی تو در باطن نهان اظهار ...28شمارهٔ ۹۶: آن خانه برانداز که خود راهبر ماست 29شمارهٔ ۹۷: هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ...30شمارهٔ ۹۸: صافیدلی چو آینه در این زمان کم است 31شمارهٔ ۹۹: آن آفرین جهان که نگهدار عالم است 32شمارهٔ ۱۰۰: آن که نامش جان جانان است آن جانان ...33شمارهٔ ۱۰۱: نه همین خندهٔ گل از پی نشو است و ...34شمارهٔ ۱۰۲: چه شور است این که در کاشانهٔ ماست 35شمارهٔ ۱۰۳: جولانگه معنی دل هشیار نعیم است 36شمارهٔ ۱۰۴: در خانه ای که جای کسی نیست جای ما ...37شمارهٔ ۱۰۵: جفاهای نگاهش ظاهر از لب های خندان ...38شمارهٔ ۱۰۶: جامه از رنگ و از گلشن بدن است 39شمارهٔ ۱۰۷: وعظ ما ناگفتن است و درس ما ناخوان ...40شمارهٔ ۱۰۸: چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است 41شمارهٔ ۱۰۹: عقل هندوی میفروش من است 42شمارهٔ ۱۱۰: شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است 43شمارهٔ ۱۱۱: فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است 44شمارهٔ ۱۱۲: شادی هر دو جهان از دل غمگین من اس ...45شمارهٔ ۱۱۳: خم در خروش و جوش ز خمیازهٔ من است 46شمارهٔ ۱۱۴: آنچه در شش جهات گردون است 47شمارهٔ ۱۱۵: در مبند بر رویم سجده گاه من این ا ...48شمارهٔ ۱۱۶: خم گر ز باده جرعه فشانی کند رواست 49شمارهٔ ۱۱۷: از راه دیده دل بر جانان رود رواست 50شمارهٔ ۱۱۸: گردون مروتی به فقیران نداشته است 51شمارهٔ ۱۱۹: چشمش همین نه دین و دل از ما گرفته ...52شمارهٔ ۱۲۰: آن [چشم] دل سیه که [زمامم] گرفته ...53شمارهٔ ۱۲۱: کسی که چشم تو را شوخ و دلربا گفته ...54شمارهٔ ۱۲۲: عمری است سرو تا به وفا ایستاده اس ...55شمارهٔ ۱۲۳: در پی آن زلف ای دل چون تو بس افتا ...56شمارهٔ ۱۲۴: ز بس به راه تو دل بر سر دل افتاده ...57شمارهٔ ۱۲۵: چشم او در بردن دل بی گناه افتاده ...58شمارهٔ ۱۲۶: غم دماغم را پریشان کرده است 59شمارهٔ ۱۲۷: غافل از دین شیوهٔ خود رسم و آیین ...60شمارهٔ ۱۲۸: نگاه شوخ [و] دل ساده روبرو شده اس ...61شمارهٔ ۱۲۹: هوشیار ای دل که او مست می ناب آمد ...62شمارهٔ ۱۳۰: آسمانم تکیه گاه من بدن گردیده است 63شمارهٔ ۱۳۱: عندلیب روح را تن آشیان گردیده است 64شمارهٔ ۱۳۲: در محیط دین ز بس کشتی تبه گردیده ...65شمارهٔ ۱۳۳: هر گوهر سخن که به ساحل رسیده است 66شمارهٔ ۱۳۴: نور شکوه حق ز مقابل رسیده است 67شمارهٔ ۱۳۵: عالم ز دستگاه کمالش نمونه ای است 68شمارهٔ ۱۳۶: جنت ز سر کوی تو یک صحن خرابی است 69شمارهٔ ۱۳۷: دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است 70شمارهٔ ۱۳۸: گریه در بزم یار، بی ادبی است 71شمارهٔ ۱۳۹: گل مست و بلبلان شاد امروز روز خوب ...72شمارهٔ ۱۴۰: آفتاب از نفس صبح قیامت اثری است 73شمارهٔ ۱۴۱: گرچه زلفت به میان بسته به یک زنجی ...74شمارهٔ ۱۴۲: گردون، گلیم کهنهٔ غمخانهٔ کسی است 75شمارهٔ ۱۴۳: چاک پیراهن یار و نظر پاک، یکی است 76شمارهٔ ۱۴۴: کرم عام تو با محرم و بیگانه یکی ا ...77شمارهٔ ۱۴۵: فلک بر سر بی سران پرچمی است 78شمارهٔ ۱۴۶: تنها نه خال عارض آن ماه، دیدنی اس ...79شمارهٔ ۱۴۷: امروز که نوبهار معنی است 80شمارهٔ ۱۴۸: همین نه شیوهٔ خوبان طریق خودرایی ...81شمارهٔ ۱۴۹: نگشت کار ز بخت سیاهتاب، درست 82شمارهٔ ۱۵۰: نشئهٔ آب حیات از لعل شکرکام اوست 83شمارهٔ ۱۵۱: باخبر باش که از حال خبرداری هست 84شمارهٔ ۱۵۲: تا با تو از آن گوشهٔ ابرو نظری هس ...85شمارهٔ ۱۵۳: جستجوی جان جانان کن که جان پیداست ...86شمارهٔ ۱۵۴: می از انگور شد میخانه از کیست؟87شمارهٔ ۱۵۵: شایستهٔ درگاه تو هر بی سر و پا نی ...88شمارهٔ ۱۵۶: ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب ...89شمارهٔ ۱۵۷: یار ما خوب است اما خوب نیست 90شمارهٔ ۱۵۸: در خراباتی که راه هستی و پندار نی ...91شمارهٔ ۱۵۹: مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر نی ...92شمارهٔ ۱۶۰: گر برد از هوش زان چشم سیه تقصیر ن ...93شمارهٔ ۱۶۱: صاحب نفسی را که اثر در نفسش نیست 94شمارهٔ ۱۶۲: بی ساخته در اهل کرم رسم کرم نیست 95شمارهٔ ۱۶۳: ز عالمش چه خبر آن که او پریشان نی ...96شمارهٔ ۱۶۴: جامه جز گردون اطلس در بر آزاده نی ...97شمارهٔ ۱۶۵: کار اهل الله را طعن از کسی زیبنده ...98شمارهٔ ۱۶۶: عاشقان را رخصت دیدار آن مه پاره ن ...99شمارهٔ ۱۶۷: منظور من جز او چه بود در نظر که ن ...100شمارهٔ ۱۶۸: نیست روزی که این منادی نیست 101شمارهٔ ۱۶۹: بجز از بخل در این دور زمان چیزی ن ...102شمارهٔ ۱۷۰: لامکانی تو و امکان تو بی چیزی نیس ...103شمارهٔ ۱۷۱: به سوی کوی تو را نگاه خالی نیست 104شمارهٔ ۱۷۲: مرا دمی نفسی لحظه ای و آنی نیست 105شمارهٔ ۱۷۳: خاطر جمع بجز عالم یکتایی نیست 106شمارهٔ ۱۷۴: به آن خدا که جهان را جز او خدایی ...107شمارهٔ ۱۷۵: از ره عیش و نشاط، ای چرخ گردیدن ن ...108شمارهٔ ۱۷۶: می توان جان باخت اما از وفا نتوان ...109شمارهٔ ۱۷۷: رخ نمودی و جهان در نظرم دیگر گشت 110شمارهٔ ۱۷۸: دیده ای کان صبح را در خواب یافت 111شمارهٔ ۱۷۹: کلیم الله زد فریاد چون بر طور سین ...112شمارهٔ ۱۸۰: گر ز عالم داد یا بیداد یا بر باد ...113شمارهٔ ۱۸۱: ما را نمود روی وز ما رونما گرفت 114شمارهٔ ۱۸۲: در شکنج زلف او دل تاب نتواند گرفت 115شمارهٔ ۱۸۳: دل ز تکرار بهشت حور از کوثر گرفت 116شمارهٔ ۱۸۴: شوخ ما رسم قیل و قال گرفت 117شمارهٔ ۱۸۵: دل بسکه چشم شوخ تو را نام می گرفت 118شمارهٔ ۱۸۶: هر که آمد عمر خود را صرف سامان کر ...119شمارهٔ ۱۸۷: دلم به گرمی عشق تو باغ باغ شکفت 120شمارهٔ ۱۸۸: جوهر تیغی که من بر آن کمر می بینم ...121شمارهٔ ۱۸۹: ز من جان خواست جانان گفتمش از جان ...122شمارهٔ ۱۹۰: چند ای عمامه داران بر سر دستار، ب ...123شمارهٔ ۱۹۱: خلقی که می کنند به آب مدام بحث 124شمارهٔ ۱۹۲: مگذار در حریم خرابات، پای بحث 125شمارهٔ ۱۹۳: به بستن کمرش نیست آن میان باعث 126شمارهٔ ۱۹۴: خوشم به این مرض و انحراف طبع و مز ...127شمارهٔ ۱۹۵: رفتم حباب وار ز خود در هوای موج 128شمارهٔ ۱۹۶: تا کرد آن پریرخ و نامهربان خروج 129شمارهٔ ۱۹۷: دور است و همین باغ و بهاری و دگر ...130شمارهٔ ۱۹۸: از دم تیغ قضا شیر مکیده است صبح 131شمارهٔ ۱۹۹: دیدهٔ غفلت گشا دریاب فیض نور صبح 132شمارهٔ ۲۰۰: زینهار چون حباب مپرس از نشان صبح 133شمارهٔ ۲۰۱: هرگز ندیده ام گرهی بر جبین صبح 134شمارهٔ ۲۰۲: شکست رونق آیینه را صفای قدح 135شمارهٔ ۲۰۳: چو دید جسم مرا جای آرمیدن، روح 136شمارهٔ ۲۰۴: به گوش عرش ز حق می رسد به لفظ فصی ...137شمارهٔ ۲۰۵: مکن به روی دلارام من نظر گستاخ 138شمارهٔ ۲۰۶: بندی چرا میان عداوت به کین چرخ؟139شمارهٔ ۲۰۷: تنی بغیر عمل شد برای جان، دوزخ 140شمارهٔ ۲۰۸: ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ 141شمارهٔ ۲۰۹: مرا ز حلقهٔ آن در به در پسند مباد 142شمارهٔ ۲۱۰: هر آن که روی تو را رنگ ارغوانی دا ...143شمارهٔ ۲۱۱: شیخ گر از سنت و فرضانه می یابد مر ...144شمارهٔ ۲۱۲: به آن برچیده دامان تهمت خونم کجا ...145شمارهٔ ۲۱۳: سعیدا از شکست سنگ اثر در مومیا اف ...146شمارهٔ ۲۱۴: چون من بلندنظر گاه گاه می افتد 147شمارهٔ ۲۱۵: هر که را راه سخن وا شده موسی گردد 148شمارهٔ ۲۱۶: نگریم بعد از این ترسم که دل خون ج ...149شمارهٔ ۲۱۷: عارف چو جهان سرکش مغرور نگردد 150شمارهٔ ۲۱۸: خوشا دلی که چو آیینه جلوگاه تو گر ...151شمارهٔ ۲۱۹: زمین از اشک سرگردان من گرداب می گ ...152شمارهٔ ۲۲۰: ز بس بر سر خیال آن گل رخسار می گر ...153شمارهٔ ۲۲۱: چو از نور تجلی ساغری سرشار می گرد ...154شمارهٔ ۲۲۲: چه شور است این که بر گرد سر مخمور ...155شمارهٔ ۲۲۳: ز راه عشقبازی این دل شیدا نمی گرد ...156شمارهٔ ۲۲۴: در نظربازی من یار نهان می گردد 157شمارهٔ ۲۲۵: که طرف از این فلک فتنه بار می بند ...158شمارهٔ ۲۲۶: نه خوی از جبههٔ آن دلبر مغرور می ...159شمارهٔ ۲۲۷: زبان بستهٔ ما صوت بی صدا دارد 160شمارهٔ ۲۲۸: به هر وادی که آبادی است آن وادی ج ...161شمارهٔ ۲۲۹: ساغر از گردش ادوار چه پروا دارد 162شمارهٔ ۲۳۰: کسی ز سر میانش کجا خبر دارد 163شمارهٔ ۲۳۱: در این وادی که معموری نه دیوار و ...164شمارهٔ ۲۳۲: کی دیدهٔ تر دارد سوزی که جگر دارد ...165شمارهٔ ۲۳۳: عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد 166شمارهٔ ۲۳۴: من از تخمین خاطر گفتمش چون مو کمر ...167شمارهٔ ۲۳۵: چه شور است این که دل از دست آن نا ...168شمارهٔ ۲۳۶: به هنگام دعا زاهد نظر بر آسمان دا ...169شمارهٔ ۲۳۷: مگر خبر ز دل خسته آن نگار ندارد 170شمارهٔ ۲۳۸: عالم ز خرابی سر تدبیر ندارد 171شمارهٔ ۲۳۹: گرچه دورم ز نظر، کی نظر از من دار ...172شمارهٔ ۲۴۰: چه غم آن مهر پیکر از چنان و از چن ...173شمارهٔ ۲۴۱: مردی که در این ره، دل آگاه ندارد 174شمارهٔ ۲۴۲: سفر هوشوران زود تمامی دارد 175شمارهٔ ۲۴۳: هر که دارد صنمی جور و جفایی دارد 176شمارهٔ ۲۴۴: سرمه کی طاقت آن چشم پر از ناز آرد 177شمارهٔ ۲۴۵: جهان تو را به سر انکسار می آرد 178شمارهٔ ۲۴۶: صبحدم از شب وصل تو اثر می آرد 179شمارهٔ ۲۴۷: چه [دلبری] است که هرگاه ناز می آر ...180شمارهٔ ۲۴۸: ذکر تو هوش [و] فکر تو از خویش می ...181شمارهٔ ۲۴۹: در خاطری که آن بت عیار بگذرد 182شمارهٔ ۲۵۰: از یک نظر لطف که آن مهر لقا کرد 183شمارهٔ ۲۵۱: رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد 184شمارهٔ ۲۵۲: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 185شمارهٔ ۲۵۳: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 186شمارهٔ ۲۵۴: در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کر ...187شمارهٔ ۲۵۵: داغ را چون لاله اجزای بدن خواهیم ...188شمارهٔ ۲۵۶: کام تا هست تو را کامروا نتوان کرد 189شمارهٔ ۲۵۷: خرمی ز این دو روزه جان نتوان کرد 190شمارهٔ ۲۵۸: دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد 191شمارهٔ ۲۵۹: موج خیز گریهٔ ما چشم تر بار آورد 192شمارهٔ ۲۶۰: نی همین در نی از آن لب ناله حسرت ...193شمارهٔ ۲۶۱: آنچه قسمت کرده هر کس روزی خود می ...194شمارهٔ ۲۶۲: چون ز خون عاشق آن رخساره گل، مل م ...195شمارهٔ ۲۶۳: فیض از کوچهٔ معشوقه هوا می گیرد 196شمارهٔ ۲۶۴: رخش روزی که طعن رنگ با لعل بدخشان ...197شمارهٔ ۲۶۵: همت چو دست گیرد رطل گران توان زد 198شمارهٔ ۲۶۶: صدای خستگان جان و دل اندوهگین سوز ...199شمارهٔ ۲۶۷: اگر تو را هوس آیینه دار برخیزد 200شمارهٔ ۲۶۸: مکن باور که نفس از جا ز سستی برنم ...201شمارهٔ ۲۶۹: مجنون به گرد خیمهٔ لیلی نمی رسد 202شمارهٔ ۲۷۰: تا چون نیم به لب، لب جانان نمی رس ...203شمارهٔ ۲۷۱: خوش آن روزی که سر در راه آن ناآشن ...204شمارهٔ ۲۷۲: رخ زرد عشقبازان چمن و بهار باشد 205شمارهٔ ۲۷۳: شوم دیوانه اش مجنون به من گر همسف ...206شمارهٔ ۲۷۴: به ناز دل ز تو بردن خوش است خوش ب ...207شمارهٔ ۲۷۵: مروت های گردون جور و احسانش ستم ب ...208شمارهٔ ۲۷۶: مانند کوی جانان کوی دگر نباشد 209شمارهٔ ۲۷۷: اگر آن مه برآید صبح صادق، شام من ...210شمارهٔ ۲۷۸: هر آن تنی که گرفتار پیرهن باشد 211شمارهٔ ۲۷۹: می تلخ و چمن پرگل، ساقی نمکین باش ...212شمارهٔ ۲۸۰: سیلی که در این راه گذر داشته باشد 213شمارهٔ ۲۸۱: گر مطلب تو جنگ است صلح و صفا چه ب ...214شمارهٔ ۲۸۲: کسی گرد کوی تو گردیده باشد 215شمارهٔ ۲۸۳: به رو تو را چو خط مشکبار پیدا شد 216شمارهٔ ۲۸۴: دل ها به یاد صحبت مستان کباب شد 217شمارهٔ ۲۸۵: نقاش طرح صورت آن را چسان کشد 218شمارهٔ ۲۸۶: از نگاه غیرجانان چهره در هم می کش ...219شمارهٔ ۲۸۷: از خود گذشته منت دوران نمی کشد 220شمارهٔ ۲۸۸: آن نگاه آشنای مشکل آسانت چه شد 221شمارهٔ ۲۸۹: پای بر نرگس نهادی چشم بلبل تازه ش ...222شمارهٔ ۲۹۰: دگر ساقی به بزم ما چنان مستانه می ...223شمارهٔ ۲۹۱: خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می خلد 224شمارهٔ ۲۹۲: به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آم ...225شمارهٔ ۲۹۳: باز تا در چمن آن سرو خرامان آمد 226شمارهٔ ۲۹۴: ز هجرش جان به کار آمد نیامد 227شمارهٔ ۲۹۵: سبزه ای جز آه کی از خاک مجنون می ...228شمارهٔ ۲۹۶: خط رخسار تو را گرچه ز بر باید خوا ...229شمارهٔ ۲۹۷: دار نی در کشتن منصور برپا کرده ان ...230شمارهٔ ۲۹۸: زان زمانی که تن و روح روانم دادند 231شمارهٔ ۲۹۹: گلرخانی که سراسر رو گلزار خودند 232شمارهٔ ۳۰۰: خوش آن کسان که به فکر دل فگار خود ...233شمارهٔ ۳۰۱: خوش به آسانی به آخر راه مشکل می ب ...234شمارهٔ ۳۰۲: نی چو پروانه همه ز آتش نسبت سوزند 235شمارهٔ ۳۰۳: دلبران چون به هوس رشتهٔ جان می سو ...236شمارهٔ ۳۰۴: آن که پشت دست رد بر نقره و زر می ...237شمارهٔ ۳۰۵: هر گه که دل به یاد لبی جوش می زند 238شمارهٔ ۳۰۶: موج دریای جنون کی دست بر دل می زن ...239شمارهٔ ۳۰۷: [تیر] ماهت فصل نوروزی کند 240شمارهٔ ۳۰۸: هر که یاد قامت آن سروبالا می کند 241شمارهٔ ۳۰۹: هر کس نظر به سوی تو از دور می کند 242شمارهٔ ۳۱۰: لعلش که کار بوسه به انداز می کند 243شمارهٔ ۳۱۱: رمزی است این که شمع فروزنده می کن ...244شمارهٔ ۳۱۲: آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند 245شمارهٔ ۳۱۳: کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند 246شمارهٔ ۳۱۴: کسان که سود و زیان را در این جهان ...247شمارهٔ ۳۱۵: خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند 248شمارهٔ ۳۱۶: شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می ...249شمارهٔ ۳۱۷: روشندلان که آخر دم از جهان روند 250شمارهٔ ۳۱۸: هر آن صید کز دام غافل نشیند 251شمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم ...252شمارهٔ ۳۲۰: ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی ت ...253شمارهٔ ۳۲۱: دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بو ...254شمارهٔ ۳۲۲: جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به ...255شمارهٔ ۳۲۳: خانهٔ نفس من خراب شود 256شمارهٔ ۳۲۴: چشم او را نگذارید که هشیار شود 257شمارهٔ ۳۲۵: هر بتی قبله نمای دل دانا نشود 258شمارهٔ ۳۲۶: هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی ش ...259شمارهٔ ۳۲۷: دل ز بیداد غم خوبان مصفا می شود 260شمارهٔ ۳۲۸: کار، کی از آتش رخسارهٔ گل می شود 261شمارهٔ ۳۲۹: صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد 262شمارهٔ ۳۳۰: ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه م ...263شمارهٔ ۳۳۱: دلم را همنشین یاری جهان گردیده می ...264شمارهٔ ۳۳۲: هر که در این در ز راه صدق درآید 265شمارهٔ ۳۳۳: اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آ ...266شمارهٔ ۳۳۴: ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نم ...267شمارهٔ ۳۳۵: رود یوسف دگر در چه گر آن مشکین رس ...268شمارهٔ ۳۳۶: هر که از خود فرود می آید 269شمارهٔ ۳۳۷: گدا که بر سر راه بخیل می آید 270شمارهٔ ۳۳۸: نه جانان کشته اش را از پی نظاره م ...271شمارهٔ ۳۳۹: دلا گنج روانی سوی این ویرانه می آ ...272شمارهٔ ۳۴۰: کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید 273شمارهٔ ۳۴۱: هر نفس در کوی جانان کوه غم باید ب ...274شمارهٔ ۳۴۲: بی برگ شو چو نی به نوا می توان رس ...275شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوش ...276شمارهٔ ۳۴۴: فقر، دل های سیه را کرده است اکثر ...277شمارهٔ ۳۴۵: همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید 278شمارهٔ ۳۴۶: نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ 279شمارهٔ ۳۴۷: شد زخم تیغ تیز تو در کام جان لذیذ 280شمارهٔ ۳۴۸: بی صفت گر شود این جان علایق آثار 281شمارهٔ ۳۴۹: شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار 282شمارهٔ ۳۵۰: ساقیا ساغر شراب بیار 283شمارهٔ ۳۵۱: در به در گردیده دشمن روبرو گردیده ...284شمارهٔ ۳۵۲: یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر 285شمارهٔ ۳۵۳: چون شود آشفته زلفش از نسیم بی خبر 286شمارهٔ ۳۵۴: در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر 287شمارهٔ ۳۵۵: نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر 288شمارهٔ ۳۵۶: سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی ...289شمارهٔ ۳۵۷: یار من درد و کبابم دل و می خون جگ ...290شمارهٔ ۳۵۸: در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرو ...291شمارهٔ ۳۵۹: خدا حاضر خدا ناظر چه در باطن چه د ...292شمارهٔ ۳۶۰: در نگاه بت خودکام نمی باشد مهر 293شمارهٔ ۳۶۱: صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مه ...294شمارهٔ ۳۶۲: چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر 295شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 296شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...297شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 298شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 299شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...300شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...301شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 302شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 303شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...304شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 305شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 306شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...307شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 308شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 309شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...310شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 311شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...312شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 313شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 314شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 315شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 316شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...317شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...318شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...319شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 320شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 321شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 322شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...323شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...324شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 325شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 326شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...327شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...328شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...329شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...330شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 331شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...332شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 333شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...334شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...335شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 336شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 337شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 338شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 339شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 340شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 341شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...342شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 343شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 344شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...345شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...346شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 347شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 348شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...349شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...350شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 351شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...352شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...353شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 354شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...355شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...356شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...357شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 358شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...359شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...360شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...361شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 362شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 363شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 364شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 365شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 366شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 367شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...368شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...369شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 370شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...371شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...372شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...373شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...374شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 375شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...376شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 377شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 378شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...379شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 380شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 381شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 382شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 383شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...384شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...385شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...386شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 387شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...388شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 389شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...390شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...391شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 392شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...393شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...394شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...395شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 396شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...397شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 398شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 399شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...400شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...401شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 402شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 403شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...404شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 405شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 406شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...407شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...408شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...409شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...410شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...411شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 412شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...413شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...414شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 415شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 416شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 417شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 418شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 419شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 420شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 421شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 422شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 423شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 424شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...425شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 426شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...427شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 428شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 429شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...430شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...431شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 432شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 433شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...434شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...435شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...436شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 437شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 438شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 439شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 440شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...441شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...442شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 443شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 444شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 445شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 446شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...447شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...448شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 449شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...450شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 451شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 452شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...453شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 454شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...455شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 456شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...457شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 458شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...459شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 460شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 461شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 462شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...463شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...464شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 465شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...466شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 467شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 468شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 469شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...470شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 471شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 472شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...473شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...474شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 475شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...476شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...477شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...478شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 479شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...480شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...481شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...482شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...483شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 484شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...485شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 486شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 487شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 488شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 489شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...490شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...491شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 492شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...493شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 494شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 495شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...496شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 497شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...498شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 499شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 500شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 501شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 502شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 503شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 504شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...505شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...506شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 507شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 508شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 509شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 510شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ