کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صافیدلی چو آینه در این زمان کم است
    ور هست همچو آب روان در پی هم است
    نبود عجب که منت آسودگی کشم
    زخم صحیح ناشده در زیر مرهم است
    آیینه از تراش و خراش است پرضیا
    روشنگر طبیعت ما خلق عالم است
    آب از دهان ساغر جمشید می رود
    صبحی دمی که غنچهٔ گل پر ز شبنم است
    پیچد به آن کمر ز گمان شانه زلف را
    یک موی در حساب ز کاکل اگر کم است
    تا حشر برنخیزد اگر بر فلک نهند
    [سرباریی] که بر سر فرزند آدم است
    در زیر خاک، همت می جوش می زند
    این طفل نارسیده مگر نسل آدم است
    دایم طناب طول امل در گلوی توست
    تا میخ آز در گل حرص تو محکم است
    بتخانه است دهر و سعیداست بت پرست
    آن کاو مرید خال و خط و زلف و پرچم است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha