کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است
    تا می چکد ز شیشه میم،‌ جام روشن است
    بر تربت گرفته دماغان هجر او
    دایم چراغ روغن بادام روشن است
    شمع حیات صبحدم از هر که شد فنا
    دیدم به جای او دگری شام روشن است
    سر تا به پا لطافت معنی است قامتش
    آری که شعله را همه اندام روشن است
    اظهار سوز دل به زبان احتیاج نیست
    در خانه آتشی است که تا بام روشن است
    فیضش به خاص و عام رسد هر کجا که هست
    آن را که همچو شمع سرانجام روشن است
    نوبت رسد شبی به سعیدای بینوا
    امروز گرچه شمع نکونام روشن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha