سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۸: چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است تا می چکد ز شیشه میم، جام روشن است بر تربت گرفته دماغان هجر او دایم چراغ روغن بادام روشن است شمع حیات صبحدم از هر که شد فنا دیدم به جای او دگری شام روشن است سر تا به پا لطافت معنی است قامتش آری که شعله را همه اندام روشن است اظهار سوز دل به زبان احتیاج نیست در خانه آتشی است که تا بام روشن است فیضش به خاص و عام رسد هر کجا که هست آن را که همچو شمع سرانجام روشن است نوبت رسد شبی به سعیدای بینوا امروز گرچه شمع نکونام روشن است سعیدا یزدی