کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هوشیار ای دل که او مست می ناب آمده است
    در کنارش گیر زودی وقت دریاب آمده است
    هر جواهر کان نمی خواهی تو را آید به دست
    گوهر مقصود در این بحر نایاب آمده است
    بر صفا روی او منکر چسان گردد کسی
    چشم، بیت الله، ابرو طاق محراب آمده است
    با خیال زلف در زنجیر کردم پای دل
    از تماشای رخش هرگه که بی تاب آمده است
    در فراقش خوابم آمد گریه می دیدم به خواب
    چون شدم بیدار دیدم بر سرم آب آمده است
    نیمشب یاد رخش کردم منور شد جهان
    غیر می داند که در این خانه مهتاب آمده است
    طفل اشکت گر سعیدا می رود عریان چه باک
    نیست عیب این بینوا از عالم آب آمده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha