کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از ره عیش و نشاط، ای چرخ گردیدن نداشت
    در زمان ما بساط خویش برچیدن نداشت
    دوش بر شوخی نگاه حیرتم افتاده است
    کز نزاکت جسم او را همچو جان دیدن نداشت
    در چمن جز ریختن خون صراحی را به جام
    دست بی زنهار او پروای گل چیدن نداشت
    آفتاب از ابر گرمی بیشتر بخشد به خلق
    روی خود را در نقاب زلف پیچیدن نداشت
    کرده بودی در الف بی مشق بیدادی تمام
    خط برآوردی و باز این مشق ورزیدن نداشت
    حال ما را در ترازوی ریاضت این قدر
    ای سرت گردم، بده انصاف، سنجیدن نداشت
    کرده بودی خود قبول آن که من بی حاصلم
    باز از بی طاقتی چون بید لرزیدن نداشت
    در محیط بیخودی نارفته گامی هم ز خویش
    گرد وای خویش چون گرداب، گردیدن نداشت
    دیده و دانسته از حق چشم پوشیدن خطاست
    آشنا را حال از بیگانه پرسیدن نداشت
    روز محشر هر سر مو شاهد کردار ماست
    روسیه را این قدر بر نامه پیچیدن نداشت
    آسمان گو بر مراد ما سعیدا گر نگشت
    از چنین بی دست و پایی جای رنجیدن نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha