به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیغزل هاشمارهٔ ۸: سودم به خاک پایش روی نیاز خود را

1750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سودم به خاک پایش روی نیاز خود را
فارغ شدم ز دنیا کردم نماز خود را
هرگز نمی کند شمع دیگر چراغ روشن
پروانه گر نماید سوز و گداز خود را
سرچشمهٔ بقا را با زلف او چه نسبت
کی می دهم به حیوان عمر دراز خود را
رفتیم تا سر خم لبریز شکوه دیدیم
کردیم با صراحی افشای راز خود را
پوشیده چون سعیدا معنی لباس صورت
سر حقیقت خود کردم مجاز خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷: الهی حل مگردان تا قیامت مشکل ما را 2شمارهٔ ۸: سودم به خاک پایش روی نیاز خود را 3شمارهٔ ۹: حکم سخن ندادم هر دم زبان خود را 4شمارهٔ ۱۰: عشق عالمسوز ما بر هم زند تدبیر را 5شمارهٔ ۱۱: تا شانه شد مشاطه گر آن زلف عنبربیز ...6شمارهٔ ۱۲: مصور چون به تصویر آورد موی میانش ر ...7شمارهٔ ۱۳: پاس گر می داشتم شب های تار خویش را 8شمارهٔ ۱۴: بیرون ز سینه طرح مینداز داغ را 9شمارهٔ ۱۵: در فصل غیر یافته ام من وصال را 10شمارهٔ ۱۶: تا شد حکیمم عشق او با درد شد الفت ...11شمارهٔ ۱۷: لب وانشد به ذکر، ز بیم ریا مرا 12شمارهٔ ۱۸: همچو ساغر تا به لب همدم نمی سازد م ...13شمارهٔ ۱۹: دست گیرید ساغر غم را 14شمارهٔ ۲۰: انگشت تعرض نرسیده سخنم را 15شمارهٔ ۲۱: مکن سؤال ز هر بی وفا وفای مرا 16شمارهٔ ۲۲: به آب دیده کنم سبز، خط ریحان را 17شمارهٔ ۲۳: زمین شوره، ای جان، کی شناسد قدر با ...18شمارهٔ ۲۴: نیت قرآن بستم طوف کوی جانان را 19شمارهٔ ۲۵: چین فدا باد زلف پرچین را 20شمارهٔ ۲۶: هر که دارد دل چون آینه سیمای تو را 21شمارهٔ ۲۷: نتوان یافت به خود منزل و مأوای تو ...22شمارهٔ ۲۸: تا کمند وحدت دل کرده ام موی تو را 23شمارهٔ ۲۹: نمی دانم چرا کج بسته اند آیین ابرو ...24شمارهٔ ۳۰: خط یاقوت لعلش تا نمود آن مصحف رو ر ...25شمارهٔ ۳۱: ز مجنون پرس اگر خواهی سراغ چشم آهو ...26شمارهٔ ۳۲: راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را 27شمارهٔ ۳۳: بشکند آن تندخو چون آستین جامه را 28شمارهٔ ۳۴: راه در معموره ها گر نیست این دیوان ...29شمارهٔ ۳۵: رفتار محال است ز کوی تو کسی را 30شمارهٔ ۳۶: شد عمرها که از نظر افتاده خواب ما 31شمارهٔ ۳۷: ما را اگرچه [خوار] نمود افتقار ما 32شمارهٔ ۳۸: بی غم نفسی نیست دل باخبر ما 33شمارهٔ ۳۹: جلا می دهد سینه را اخگر ما 34شمارهٔ ۴۰: برتر از عرش است ای عشاق، سیران شما 35شمارهٔ ۴۱: جامع رشک جنان فیض اثر دیدیم ما 36شمارهٔ ۴۲: رو به هر کوهی نماید طور می دانیم م ...37شمارهٔ ۴۳: چون تیر پیچ و تاب ندارد کمان ما 38شمارهٔ ۴۴: برد آرزو خرمن ما خوشه چین ما 39شمارهٔ ۴۵: جز لاله نیست چشم سیاهی به راه ما 40شمارهٔ ۴۶: بیجا نمی خلد به دلی تیر آه ما 41شمارهٔ ۴۷: شور عشق است و جنون حاصل و سرمایهٔ ...42شمارهٔ ۴۸: بی رمز درد، کس نشود آشنای ما 43شمارهٔ ۴۹: ظهور نعمت منعم بود گدایی ما 44شمارهٔ ۵۰: ای خیره چو نرگس ز جمال تو نظرها 45شمارهٔ ۵۱: نگاهی جانب ما کن که قربانت شود جان ...46شمارهٔ ۵۲: سرگشتهٔ تو خم نکند سر به هیچ باب 47شمارهٔ ۵۳: با تهی دستی علو همت است این از حبا ...48شمارهٔ ۵۴: تا کجا رفتار دلجوی تو را دیده است ...49شمارهٔ ۵۵: روشنگر زمان و زمین است آفتاب 50شمارهٔ ۵۶: در خم هر حلقهٔ زلفش رهین است آفتاب 51شمارهٔ ۵۷: کاکل کمند زلف تو شد دام آفتاب 52شمارهٔ ۵۸: ساقی مکن دریغ ز پیر و جوان شراب 53شمارهٔ ۵۹: عشق پرشور است و ما پراضطراب 54شمارهٔ ۶۰: در میان ما و او شد حسن بی پروا نقا ...55شمارهٔ ۶۱: غنچه کی وامی کند چشم دل خود را ز خ ...56شمارهٔ ۶۲: دیوانه شدم باز جنون می کنم امشب 57شمارهٔ ۶۳: تو جان و من به جانت گشته طالب 58شمارهٔ ۶۴: از پیر همت و کرمی ای جوان طلب 59شمارهٔ ۶۵: شبی که مست بیاید به خواب من مطلوب 60شمارهٔ ۶۶: روی تو چو از پیش نظر پرده برانداخت 61شمارهٔ ۶۷: صبحدم شیری که مهر دایه ام در کام ر ...62شمارهٔ ۶۸: گفتگوی حشر راحت از دل دیوانه ریخت 63شمارهٔ ۶۹: در بزم عشق نشئهٔ تأثیر صحبت است 64شمارهٔ ۷۰: نازک دلی که آینه دار نزاکت است 65شمارهٔ ۷۱: باده نوشی و غزلخوانی دیوانه بجاست 66شمارهٔ ۷۲: یار را از من چه می پرسی بپرس از دل ...67شمارهٔ ۷۳: آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاس ...68شمارهٔ ۷۴: به طوف کوی تو آن شب که دل ز جان بر ...69شمارهٔ ۷۵: حرف هر کس ز فکر خام خود است 70شمارهٔ ۷۶: مدح رخ زیبای تو عنوان سعیداست 71شمارهٔ ۷۷: هر آن دلی که به زلف بتی گرفتار است 72شمارهٔ ۷۸: حلب شهر و نعیما شهریار است 73شمارهٔ ۷۹: چون دل دلیل نیست تن و [دل] برابر ا ...74شمارهٔ ۸۰: صورت اندیش کی از معنی ما باخبر است ...75شمارهٔ ۸۱: هر کجا مینا و جامی از می گلگون پر ...76شمارهٔ ۸۲: دارم بتی و سجده اش ای دل نهانی بهت ...77شمارهٔ ۸۳: هر زمان دل را هوای کوی جانان بر سر ...78شمارهٔ ۸۴: هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است 79شمارهٔ ۸۵: عاشقان را در جهان فکر و خیال دیگر ...80شمارهٔ ۸۶: دل ناخدای بحر تماشای دیگر است 81شمارهٔ ۸۷: به پیش چشم من دریا چه چیز است 82شمارهٔ ۸۸: در خرابات مغانم جا بس است 83شمارهٔ ۸۹: حرف آن لب شنفتنم هوس است 84شمارهٔ ۹۰: هر شیوه ای که هست در این جا بجا خو ...85شمارهٔ ۹۱: از خس و خار حوادث قلب ما را کی صفا ...86شمارهٔ ۹۲: باعث آمدن روح به ابدان، عشق است 87شمارهٔ ۹۳: بی ظرف را شراب شرربار، مشکل است 88شمارهٔ ۹۴: آن را که هوای رخ خوب تو تولاست 89شمارهٔ ۹۵: آنچه می دانی تو در باطن نهان اظهار ...90شمارهٔ ۹۶: آن خانه برانداز که خود راهبر ماست 91شمارهٔ ۹۷: هر چیز که رو می دهد از ماست که بر ...92شمارهٔ ۹۸: صافیدلی چو آینه در این زمان کم است 93شمارهٔ ۹۹: آن آفرین جهان که نگهدار عالم است 94شمارهٔ ۱۰۰: آن که نامش جان جانان است آن جانان ...95شمارهٔ ۱۰۱: نه همین خندهٔ گل از پی نشو است و ...96شمارهٔ ۱۰۲: چه شور است این که در کاشانهٔ ماست 97شمارهٔ ۱۰۳: جولانگه معنی دل هشیار نعیم است 98شمارهٔ ۱۰۴: در خانه ای که جای کسی نیست جای ما ...99شمارهٔ ۱۰۵: جفاهای نگاهش ظاهر از لب های خندان ...100شمارهٔ ۱۰۶: جامه از رنگ و از گلشن بدن است 101شمارهٔ ۱۰۷: وعظ ما ناگفتن است و درس ما ناخوان ...102شمارهٔ ۱۰۸: چشمم ز گریهٔ دل ناکام روشن است 103شمارهٔ ۱۰۹: عقل هندوی میفروش من است 104شمارهٔ ۱۱۰: شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است 105شمارهٔ ۱۱۱: فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است 106شمارهٔ ۱۱۲: شادی هر دو جهان از دل غمگین من اس ...107شمارهٔ ۱۱۳: خم در خروش و جوش ز خمیازهٔ من است 108شمارهٔ ۱۱۴: آنچه در شش جهات گردون است 109شمارهٔ ۱۱۵: در مبند بر رویم سجده گاه من این ا ...110شمارهٔ ۱۱۶: خم گر ز باده جرعه فشانی کند رواست 111شمارهٔ ۱۱۷: از راه دیده دل بر جانان رود رواست 112شمارهٔ ۱۱۸: گردون مروتی به فقیران نداشته است 113شمارهٔ ۱۱۹: چشمش همین نه دین و دل از ما گرفته ...114شمارهٔ ۱۲۰: آن [چشم] دل سیه که [زمامم] گرفته ...115شمارهٔ ۱۲۱: کسی که چشم تو را شوخ و دلربا گفته ...116شمارهٔ ۱۲۲: عمری است سرو تا به وفا ایستاده اس ...117شمارهٔ ۱۲۳: در پی آن زلف ای دل چون تو بس افتا ...118شمارهٔ ۱۲۴: ز بس به راه تو دل بر سر دل افتاده ...119شمارهٔ ۱۲۵: چشم او در بردن دل بی گناه افتاده ...120شمارهٔ ۱۲۶: غم دماغم را پریشان کرده است 121شمارهٔ ۱۲۷: غافل از دین شیوهٔ خود رسم و آیین ...122شمارهٔ ۱۲۸: نگاه شوخ [و] دل ساده روبرو شده اس ...123شمارهٔ ۱۲۹: هوشیار ای دل که او مست می ناب آمد ...124شمارهٔ ۱۳۰: آسمانم تکیه گاه من بدن گردیده است 125شمارهٔ ۱۳۱: عندلیب روح را تن آشیان گردیده است 126شمارهٔ ۱۳۲: در محیط دین ز بس کشتی تبه گردیده ...127شمارهٔ ۱۳۳: هر گوهر سخن که به ساحل رسیده است 128شمارهٔ ۱۳۴: نور شکوه حق ز مقابل رسیده است 129شمارهٔ ۱۳۵: عالم ز دستگاه کمالش نمونه ای است 130شمارهٔ ۱۳۶: جنت ز سر کوی تو یک صحن خرابی است 131شمارهٔ ۱۳۷: دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است 132شمارهٔ ۱۳۸: گریه در بزم یار، بی ادبی است 133شمارهٔ ۱۳۹: گل مست و بلبلان شاد امروز روز خوب ...134شمارهٔ ۱۴۰: آفتاب از نفس صبح قیامت اثری است 135شمارهٔ ۱۴۱: گرچه زلفت به میان بسته به یک زنجی ...136شمارهٔ ۱۴۲: گردون، گلیم کهنهٔ غمخانهٔ کسی است 137شمارهٔ ۱۴۳: چاک پیراهن یار و نظر پاک، یکی است 138شمارهٔ ۱۴۴: کرم عام تو با محرم و بیگانه یکی ا ...139شمارهٔ ۱۴۵: فلک بر سر بی سران پرچمی است 140شمارهٔ ۱۴۶: تنها نه خال عارض آن ماه، دیدنی اس ...141شمارهٔ ۱۴۷: امروز که نوبهار معنی است 142شمارهٔ ۱۴۸: همین نه شیوهٔ خوبان طریق خودرایی ...143شمارهٔ ۱۴۹: نگشت کار ز بخت سیاهتاب، درست 144شمارهٔ ۱۵۰: نشئهٔ آب حیات از لعل شکرکام اوست 145شمارهٔ ۱۵۱: باخبر باش که از حال خبرداری هست 146شمارهٔ ۱۵۲: تا با تو از آن گوشهٔ ابرو نظری هس ...147شمارهٔ ۱۵۳: جستجوی جان جانان کن که جان پیداست ...148شمارهٔ ۱۵۴: می از انگور شد میخانه از کیست؟149شمارهٔ ۱۵۵: شایستهٔ درگاه تو هر بی سر و پا نی ...150شمارهٔ ۱۵۶: ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب ...151شمارهٔ ۱۵۷: یار ما خوب است اما خوب نیست 152شمارهٔ ۱۵۸: در خراباتی که راه هستی و پندار نی ...153شمارهٔ ۱۵۹: مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر نی ...154شمارهٔ ۱۶۰: گر برد از هوش زان چشم سیه تقصیر ن ...155شمارهٔ ۱۶۱: صاحب نفسی را که اثر در نفسش نیست 156شمارهٔ ۱۶۲: بی ساخته در اهل کرم رسم کرم نیست 157شمارهٔ ۱۶۳: ز عالمش چه خبر آن که او پریشان نی ...158شمارهٔ ۱۶۴: جامه جز گردون اطلس در بر آزاده نی ...159شمارهٔ ۱۶۵: کار اهل الله را طعن از کسی زیبنده ...160شمارهٔ ۱۶۶: عاشقان را رخصت دیدار آن مه پاره ن ...161شمارهٔ ۱۶۷: منظور من جز او چه بود در نظر که ن ...162شمارهٔ ۱۶۸: نیست روزی که این منادی نیست 163شمارهٔ ۱۶۹: بجز از بخل در این دور زمان چیزی ن ...164شمارهٔ ۱۷۰: لامکانی تو و امکان تو بی چیزی نیس ...165شمارهٔ ۱۷۱: به سوی کوی تو را نگاه خالی نیست 166شمارهٔ ۱۷۲: مرا دمی نفسی لحظه ای و آنی نیست 167شمارهٔ ۱۷۳: خاطر جمع بجز عالم یکتایی نیست 168شمارهٔ ۱۷۴: به آن خدا که جهان را جز او خدایی ...169شمارهٔ ۱۷۵: از ره عیش و نشاط، ای چرخ گردیدن ن ...170شمارهٔ ۱۷۶: می توان جان باخت اما از وفا نتوان ...171شمارهٔ ۱۷۷: رخ نمودی و جهان در نظرم دیگر گشت 172شمارهٔ ۱۷۸: دیده ای کان صبح را در خواب یافت 173شمارهٔ ۱۷۹: کلیم الله زد فریاد چون بر طور سین ...174شمارهٔ ۱۸۰: گر ز عالم داد یا بیداد یا بر باد ...175شمارهٔ ۱۸۱: ما را نمود روی وز ما رونما گرفت 176شمارهٔ ۱۸۲: در شکنج زلف او دل تاب نتواند گرفت 177شمارهٔ ۱۸۳: دل ز تکرار بهشت حور از کوثر گرفت 178شمارهٔ ۱۸۴: شوخ ما رسم قیل و قال گرفت 179شمارهٔ ۱۸۵: دل بسکه چشم شوخ تو را نام می گرفت 180شمارهٔ ۱۸۶: هر که آمد عمر خود را صرف سامان کر ...181شمارهٔ ۱۸۷: دلم به گرمی عشق تو باغ باغ شکفت 182شمارهٔ ۱۸۸: جوهر تیغی که من بر آن کمر می بینم ...183شمارهٔ ۱۸۹: ز من جان خواست جانان گفتمش از جان ...184شمارهٔ ۱۹۰: چند ای عمامه داران بر سر دستار، ب ...185شمارهٔ ۱۹۱: خلقی که می کنند به آب مدام بحث 186شمارهٔ ۱۹۲: مگذار در حریم خرابات، پای بحث 187شمارهٔ ۱۹۳: به بستن کمرش نیست آن میان باعث 188شمارهٔ ۱۹۴: خوشم به این مرض و انحراف طبع و مز ...189شمارهٔ ۱۹۵: رفتم حباب وار ز خود در هوای موج 190شمارهٔ ۱۹۶: تا کرد آن پریرخ و نامهربان خروج 191شمارهٔ ۱۹۷: دور است و همین باغ و بهاری و دگر ...192شمارهٔ ۱۹۸: از دم تیغ قضا شیر مکیده است صبح 193شمارهٔ ۱۹۹: دیدهٔ غفلت گشا دریاب فیض نور صبح 194شمارهٔ ۲۰۰: زینهار چون حباب مپرس از نشان صبح 195شمارهٔ ۲۰۱: هرگز ندیده ام گرهی بر جبین صبح 196شمارهٔ ۲۰۲: شکست رونق آیینه را صفای قدح 197شمارهٔ ۲۰۳: چو دید جسم مرا جای آرمیدن، روح 198شمارهٔ ۲۰۴: به گوش عرش ز حق می رسد به لفظ فصی ...199شمارهٔ ۲۰۵: مکن به روی دلارام من نظر گستاخ 200شمارهٔ ۲۰۶: بندی چرا میان عداوت به کین چرخ؟201شمارهٔ ۲۰۷: تنی بغیر عمل شد برای جان، دوزخ 202شمارهٔ ۲۰۸: ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ 203شمارهٔ ۲۰۹: مرا ز حلقهٔ آن در به در پسند مباد 204شمارهٔ ۲۱۰: هر آن که روی تو را رنگ ارغوانی دا ...205شمارهٔ ۲۱۱: شیخ گر از سنت و فرضانه می یابد مر ...206شمارهٔ ۲۱۲: به آن برچیده دامان تهمت خونم کجا ...207شمارهٔ ۲۱۳: سعیدا از شکست سنگ اثر در مومیا اف ...208شمارهٔ ۲۱۴: چون من بلندنظر گاه گاه می افتد 209شمارهٔ ۲۱۵: هر که را راه سخن وا شده موسی گردد 210شمارهٔ ۲۱۶: نگریم بعد از این ترسم که دل خون ج ...211شمارهٔ ۲۱۷: عارف چو جهان سرکش مغرور نگردد 212شمارهٔ ۲۱۸: خوشا دلی که چو آیینه جلوگاه تو گر ...213شمارهٔ ۲۱۹: زمین از اشک سرگردان من گرداب می گ ...214شمارهٔ ۲۲۰: ز بس بر سر خیال آن گل رخسار می گر ...215شمارهٔ ۲۲۱: چو از نور تجلی ساغری سرشار می گرد ...216شمارهٔ ۲۲۲: چه شور است این که بر گرد سر مخمور ...217شمارهٔ ۲۲۳: ز راه عشقبازی این دل شیدا نمی گرد ...218شمارهٔ ۲۲۴: در نظربازی من یار نهان می گردد 219شمارهٔ ۲۲۵: که طرف از این فلک فتنه بار می بند ...220شمارهٔ ۲۲۶: نه خوی از جبههٔ آن دلبر مغرور می ...221شمارهٔ ۲۲۷: زبان بستهٔ ما صوت بی صدا دارد 222شمارهٔ ۲۲۸: به هر وادی که آبادی است آن وادی ج ...223شمارهٔ ۲۲۹: ساغر از گردش ادوار چه پروا دارد 224شمارهٔ ۲۳۰: کسی ز سر میانش کجا خبر دارد 225شمارهٔ ۲۳۱: در این وادی که معموری نه دیوار و ...226شمارهٔ ۲۳۲: کی دیدهٔ تر دارد سوزی که جگر دارد ...227شمارهٔ ۲۳۳: عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد 228شمارهٔ ۲۳۴: من از تخمین خاطر گفتمش چون مو کمر ...229شمارهٔ ۲۳۵: چه شور است این که دل از دست آن نا ...230شمارهٔ ۲۳۶: به هنگام دعا زاهد نظر بر آسمان دا ...231شمارهٔ ۲۳۷: مگر خبر ز دل خسته آن نگار ندارد 232شمارهٔ ۲۳۸: عالم ز خرابی سر تدبیر ندارد 233شمارهٔ ۲۳۹: گرچه دورم ز نظر، کی نظر از من دار ...234شمارهٔ ۲۴۰: چه غم آن مهر پیکر از چنان و از چن ...235شمارهٔ ۲۴۱: مردی که در این ره، دل آگاه ندارد 236شمارهٔ ۲۴۲: سفر هوشوران زود تمامی دارد 237شمارهٔ ۲۴۳: هر که دارد صنمی جور و جفایی دارد 238شمارهٔ ۲۴۴: سرمه کی طاقت آن چشم پر از ناز آرد 239شمارهٔ ۲۴۵: جهان تو را به سر انکسار می آرد 240شمارهٔ ۲۴۶: صبحدم از شب وصل تو اثر می آرد 241شمارهٔ ۲۴۷: چه [دلبری] است که هرگاه ناز می آر ...242شمارهٔ ۲۴۸: ذکر تو هوش [و] فکر تو از خویش می ...243شمارهٔ ۲۴۹: در خاطری که آن بت عیار بگذرد 244شمارهٔ ۲۵۰: از یک نظر لطف که آن مهر لقا کرد 245شمارهٔ ۲۵۱: رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد 246شمارهٔ ۲۵۲: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 247شمارهٔ ۲۵۳: نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد 248شمارهٔ ۲۵۴: در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کر ...249شمارهٔ ۲۵۵: داغ را چون لاله اجزای بدن خواهیم ...250شمارهٔ ۲۵۶: کام تا هست تو را کامروا نتوان کرد 251شمارهٔ ۲۵۷: خرمی ز این دو روزه جان نتوان کرد 252شمارهٔ ۲۵۸: دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد 253شمارهٔ ۲۵۹: موج خیز گریهٔ ما چشم تر بار آورد 254شمارهٔ ۲۶۰: نی همین در نی از آن لب ناله حسرت ...255شمارهٔ ۲۶۱: آنچه قسمت کرده هر کس روزی خود می ...256شمارهٔ ۲۶۲: چون ز خون عاشق آن رخساره گل، مل م ...257شمارهٔ ۲۶۳: فیض از کوچهٔ معشوقه هوا می گیرد 258شمارهٔ ۲۶۴: رخش روزی که طعن رنگ با لعل بدخشان ...259شمارهٔ ۲۶۵: همت چو دست گیرد رطل گران توان زد 260شمارهٔ ۲۶۶: صدای خستگان جان و دل اندوهگین سوز ...261شمارهٔ ۲۶۷: اگر تو را هوس آیینه دار برخیزد 262شمارهٔ ۲۶۸: مکن باور که نفس از جا ز سستی برنم ...263شمارهٔ ۲۶۹: مجنون به گرد خیمهٔ لیلی نمی رسد 264شمارهٔ ۲۷۰: تا چون نیم به لب، لب جانان نمی رس ...265شمارهٔ ۲۷۱: خوش آن روزی که سر در راه آن ناآشن ...266شمارهٔ ۲۷۲: رخ زرد عشقبازان چمن و بهار باشد 267شمارهٔ ۲۷۳: شوم دیوانه اش مجنون به من گر همسف ...268شمارهٔ ۲۷۴: به ناز دل ز تو بردن خوش است خوش ب ...269شمارهٔ ۲۷۵: مروت های گردون جور و احسانش ستم ب ...270شمارهٔ ۲۷۶: مانند کوی جانان کوی دگر نباشد 271شمارهٔ ۲۷۷: اگر آن مه برآید صبح صادق، شام من ...272شمارهٔ ۲۷۸: هر آن تنی که گرفتار پیرهن باشد 273شمارهٔ ۲۷۹: می تلخ و چمن پرگل، ساقی نمکین باش ...274شمارهٔ ۲۸۰: سیلی که در این راه گذر داشته باشد 275شمارهٔ ۲۸۱: گر مطلب تو جنگ است صلح و صفا چه ب ...276شمارهٔ ۲۸۲: کسی گرد کوی تو گردیده باشد 277شمارهٔ ۲۸۳: به رو تو را چو خط مشکبار پیدا شد 278شمارهٔ ۲۸۴: دل ها به یاد صحبت مستان کباب شد 279شمارهٔ ۲۸۵: نقاش طرح صورت آن را چسان کشد 280شمارهٔ ۲۸۶: از نگاه غیرجانان چهره در هم می کش ...281شمارهٔ ۲۸۷: از خود گذشته منت دوران نمی کشد 282شمارهٔ ۲۸۸: آن نگاه آشنای مشکل آسانت چه شد 283شمارهٔ ۲۸۹: پای بر نرگس نهادی چشم بلبل تازه ش ...284شمارهٔ ۲۹۰: دگر ساقی به بزم ما چنان مستانه می ...285شمارهٔ ۲۹۱: خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می خلد 286شمارهٔ ۲۹۲: به من نه نامه از آن شوخ دلنواز آم ...287شمارهٔ ۲۹۳: باز تا در چمن آن سرو خرامان آمد 288شمارهٔ ۲۹۴: ز هجرش جان به کار آمد نیامد 289شمارهٔ ۲۹۵: سبزه ای جز آه کی از خاک مجنون می ...290شمارهٔ ۲۹۶: خط رخسار تو را گرچه ز بر باید خوا ...291شمارهٔ ۲۹۷: دار نی در کشتن منصور برپا کرده ان ...292شمارهٔ ۲۹۸: زان زمانی که تن و روح روانم دادند 293شمارهٔ ۲۹۹: گلرخانی که سراسر رو گلزار خودند 294شمارهٔ ۳۰۰: خوش آن کسان که به فکر دل فگار خود ...295شمارهٔ ۳۰۱: خوش به آسانی به آخر راه مشکل می ب ...296شمارهٔ ۳۰۲: نی چو پروانه همه ز آتش نسبت سوزند 297شمارهٔ ۳۰۳: دلبران چون به هوس رشتهٔ جان می سو ...298شمارهٔ ۳۰۴: آن که پشت دست رد بر نقره و زر می ...299شمارهٔ ۳۰۵: هر گه که دل به یاد لبی جوش می زند 300شمارهٔ ۳۰۶: موج دریای جنون کی دست بر دل می زن ...301شمارهٔ ۳۰۷: [تیر] ماهت فصل نوروزی کند 302شمارهٔ ۳۰۸: هر که یاد قامت آن سروبالا می کند 303شمارهٔ ۳۰۹: هر کس نظر به سوی تو از دور می کند 304شمارهٔ ۳۱۰: لعلش که کار بوسه به انداز می کند 305شمارهٔ ۳۱۱: رمزی است این که شمع فروزنده می کن ...306شمارهٔ ۳۱۲: آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند 307شمارهٔ ۳۱۳: کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند 308شمارهٔ ۳۱۴: کسان که سود و زیان را در این جهان ...309شمارهٔ ۳۱۵: خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند 310شمارهٔ ۳۱۶: شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می ...311شمارهٔ ۳۱۷: روشندلان که آخر دم از جهان روند 312شمارهٔ ۳۱۸: هر آن صید کز دام غافل نشیند 313شمارهٔ ۳۱۹: چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم ...314شمارهٔ ۳۲۰: ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی ت ...315شمارهٔ ۳۲۱: دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بو ...316شمارهٔ ۳۲۲: جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به ...317شمارهٔ ۳۲۳: خانهٔ نفس من خراب شود 318شمارهٔ ۳۲۴: چشم او را نگذارید که هشیار شود 319شمارهٔ ۳۲۵: هر بتی قبله نمای دل دانا نشود 320شمارهٔ ۳۲۶: هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی ش ...321شمارهٔ ۳۲۷: دل ز بیداد غم خوبان مصفا می شود 322شمارهٔ ۳۲۸: کار، کی از آتش رخسارهٔ گل می شود 323شمارهٔ ۳۲۹: صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد 324شمارهٔ ۳۳۰: ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه م ...325شمارهٔ ۳۳۱: دلم را همنشین یاری جهان گردیده می ...326شمارهٔ ۳۳۲: هر که در این در ز راه صدق درآید 327شمارهٔ ۳۳۳: اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آ ...328شمارهٔ ۳۳۴: ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نم ...329شمارهٔ ۳۳۵: رود یوسف دگر در چه گر آن مشکین رس ...330شمارهٔ ۳۳۶: هر که از خود فرود می آید 331شمارهٔ ۳۳۷: گدا که بر سر راه بخیل می آید 332شمارهٔ ۳۳۸: نه جانان کشته اش را از پی نظاره م ...333شمارهٔ ۳۳۹: دلا گنج روانی سوی این ویرانه می آ ...334شمارهٔ ۳۴۰: کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید 335شمارهٔ ۳۴۱: هر نفس در کوی جانان کوه غم باید ب ...336شمارهٔ ۳۴۲: بی برگ شو چو نی به نوا می توان رس ...337شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوش ...338شمارهٔ ۳۴۴: فقر، دل های سیه را کرده است اکثر ...339شمارهٔ ۳۴۵: همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید 340شمارهٔ ۳۴۶: نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ 341شمارهٔ ۳۴۷: شد زخم تیغ تیز تو در کام جان لذیذ 342شمارهٔ ۳۴۸: بی صفت گر شود این جان علایق آثار 343شمارهٔ ۳۴۹: شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار 344شمارهٔ ۳۵۰: ساقیا ساغر شراب بیار 345شمارهٔ ۳۵۱: در به در گردیده دشمن روبرو گردیده ...346شمارهٔ ۳۵۲: یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر 347شمارهٔ ۳۵۳: چون شود آشفته زلفش از نسیم بی خبر 348شمارهٔ ۳۵۴: در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر 349شمارهٔ ۳۵۵: نسخهٔ عکس رخ او، مه تابان حاضر 350شمارهٔ ۳۵۶: سینهٔ ریش است قانون، بانگ نی معنی ...351شمارهٔ ۳۵۷: یار من درد و کبابم دل و می خون جگ ...352شمارهٔ ۳۵۸: در جهانی کاو متاع فخر او باشد غرو ...353شمارهٔ ۳۵۹: خدا حاضر خدا ناظر چه در باطن چه د ...354شمارهٔ ۳۶۰: در نگاه بت خودکام نمی باشد مهر 355شمارهٔ ۳۶۱: صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مه ...356شمارهٔ ۳۶۲: چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر 357شمارهٔ ۳۶۳: بشنوید این نکته را ای اهل راز 358شمارهٔ ۳۶۴: خوابیده مست و بیخود امروز در بر ن ...359شمارهٔ ۳۶۵: به هوس باز جوان پیر نگردد هرگز 360شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز 361شمارهٔ ۳۶۷: سخن از میکده و ساقی و جام است امر ...362شمارهٔ ۳۶۸: مژده آمد که تو را کام روا شد امرو ...363شمارهٔ ۳۶۹: نچشیده است شراب مزهٔ کام هنوز 364شمارهٔ ۳۷۰: غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز 365شمارهٔ ۳۷۱: نیست راهی خنده را بر آن لب میگون ...366شمارهٔ ۳۷۲: رسید نامهٔ عنبرفشان مشک آمیز 367شمارهٔ ۳۷۳: ز درد ما نه همین آشنا کند پرهیز 368شمارهٔ ۳۷۴: با چنین دل چون توانم کرد جانان را ...369شمارهٔ ۳۷۵: در کفر حق پرست شو آن گه خداشناس 370شمارهٔ ۳۷۶: از حیات ابد آن روح روان ما را بس 371شمارهٔ ۳۷۷: پای انداز ز پا افتاده دامان است ب ...372شمارهٔ ۳۷۸: می برندش به همان راه که آمد واپس 373شمارهٔ ۳۷۹: کاکل خود را ببین از پیچ و تاب ما ...374شمارهٔ ۳۸۰: اشکی که به گلشن چمن آرا نکند کس 375شمارهٔ ۳۸۱: خورشیدوشی در به دری را چه کند کس 376شمارهٔ ۳۸۲: چشمی که گهربار نباشد چه کند کس 377شمارهٔ ۳۸۳: ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش 378شمارهٔ ۳۸۴: سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل م ...379شمارهٔ ۳۸۵: پر کن از خون جام، صهبا گر نباشد گ ...380شمارهٔ ۳۸۶: چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مبا ...381شمارهٔ ۳۸۷: آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش 382شمارهٔ ۳۸۸: ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش 383شمارهٔ ۳۸۹: چرا پر است ز عالم، دل خریدارش 384شمارهٔ ۳۹۰: اگر چون خضر می بخشند جان را بر شه ...385شمارهٔ ۳۹۱: من و آن قامت شوخی که در هنگام جول ...386شمارهٔ ۳۹۲: دارم بتی که کار نظر نیست دیدنش 387شمارهٔ ۳۹۳: یک قامت بلند به هر می کشیدنش 388شمارهٔ ۳۹۴: خط سبزی تماشا کردم از رخسار گلگون ...389شمارهٔ ۳۹۵: یار ما بنمود رو شد در حجاب از پرت ...390شمارهٔ ۳۹۶: اگر به دست من افتد دوباره ساغر عی ...391شمارهٔ ۳۹۷: هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خوی ...392شمارهٔ ۳۹۸: برداشتیم چو نظر از اعتبار خویش 393شمارهٔ ۳۹۹: [دیدم تو را و رفتم] یک باره از بر ...394شمارهٔ ۴۰۰: بریده ام ز دو عالم به ارهٔ خلاص 395شمارهٔ ۴۰۱: کو چنان حالی که سازد از چنین حالم ...396شمارهٔ ۴۰۲: من دیده ام آن را که مکانی نیست مش ...397شمارهٔ ۴۰۳: کدام تن که بود از خیال سر خالص 398شمارهٔ ۴۰۴: من به چشم و رخ آن سرو روانم مخلص 399شمارهٔ ۴۰۵: دلا پادشاهی گدایی است محض 400شمارهٔ ۴۰۶: کند ز جوهر معنی مرا بیان عارض 401شمارهٔ ۴۰۷: یا من فتح باسمک باب السلام فیض 402شمارهٔ ۴۰۸: نیست گل الفتی در چمن اختلاط 403شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتی ...404شمارهٔ ۴۱۰: آخر دمید بر رخ جانان، بهار خط 405شمارهٔ ۴۱۱: گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط 406شمارهٔ ۴۱۲: می رود آخر چو از تن پس ز تن جان ر ...407شمارهٔ ۴۱۳: خویش را یکبارگی تا سختم از دل ودا ...408شمارهٔ ۴۱۴: ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع 409شمارهٔ ۴۱۵: نه پنبه از پی راحت گذاشتم بر داغ 410شمارهٔ ۴۱۶: بر کف آیینه نه دستی دگر بردار ایا ...411شمارهٔ ۴۱۷: پیش رویش کرد پنهان مهر در روزن چر ...412شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف 413شمارهٔ ۴۱۹: چو نیست معنی باطن به تخت و جاه مل ...414شمارهٔ ۴۲۰: ماه ما بالذات یک ماه است و اسما م ...415شمارهٔ ۴۲۱: تنم چو روح سبک گشته در هوای لطیف 416شمارهٔ ۴۲۲: گوشه ای نیست که آن جا نرسد پای فر ...417شمارهٔ ۴۲۳: زند بر ابر نیسان طعن خشکی گوهر عا ...418شمارهٔ ۴۲۴: چه غم از قبله و از قبله نما دارد ...419شمارهٔ ۴۲۵: به دلی سخت و دلی نرم نظر دارد عشق 420شمارهٔ ۴۲۶: گریه را سرکرد چشمم باز طوفان کرد ...421شمارهٔ ۴۲۷: لاله و صد برگ رعنا نیست در گلزار ...422شمارهٔ ۴۲۸: بیرون ز عقل هاست در این جا شمار ع ...423شمارهٔ ۴۲۹: تا نگذری ز سر نروی از قفای عشق 424شمارهٔ ۴۳۰: بسکه دلگیرم ز چین گوشهٔ ابروی خلق 425شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک 426شمارهٔ ۴۳۲: بی حجابانه برآورده سر از دامن خاک 427شمارهٔ ۴۳۳: کو [دلی] کز ستم چرخ نباشد غمناک 428شمارهٔ ۴۳۴: منتظر جمال او انس و اجنه و ملک 429شمارهٔ ۴۳۵: برکنید ای بت پرستان از ته دل دل ز ...430شمارهٔ ۴۳۶: عافیت را جامه گر بردوش ما افتاده ...431شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ 432شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه ق ...433شمارهٔ ۴۳۹: بیت معموری که نامش تن نهاده ذوالج ...434شمارهٔ ۴۴۰: اهل عرفان را نباشد فکر سبز و زرد ...435شمارهٔ ۴۴۱: از آن زمان که غم او گرفته جای خیا ...436شمارهٔ ۴۴۲: بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل 437شمارهٔ ۴۴۳: گر شوی واقف تو ای بی حاصل از اسرا ...438شمارهٔ ۴۴۴: نگهش خاطر آگاه نماند در دل 439شمارهٔ ۴۴۵: کس را چه آگهی است ز فکر متین دل 440شمارهٔ ۴۴۶: دارد بت نازک دلم صد جان به قربان ...441شمارهٔ ۴۴۷: شد شبنم بی مهر روان بر ورق گل 442شمارهٔ ۴۴۸: ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل 443شمارهٔ ۴۴۹: تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل 444شمارهٔ ۴۵۰: به جمال تو بود دیدهٔ بینا مشغول 445شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول ...446شمارهٔ ۴۵۲: گذشتم از می و از صاف و درد و شیشه ...447شمارهٔ ۴۵۳: کی شود با بوالهوس آن کاشف اسرار ر ...448شمارهٔ ۴۵۴: تأثیر نیست در نفس مرد ناتمام 449شمارهٔ ۴۵۵: نی همین از خودنمایی پا و سر پیچید ...450شمارهٔ ۴۵۶: ندیده کسی آنچه من دیده ام 451شمارهٔ ۴۵۷: ای که می گویی خدای خویش را چون دی ...452شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نا ...453شمارهٔ ۴۵۹: خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم 454شمارهٔ ۴۶۰: آه از آن روزی که چون یوسف نگاری د ...455شمارهٔ ۴۶۱: همچو بلبل آشیان گر در چمن می داشت ...456شمارهٔ ۴۶۲: گذشتم از سر جان سوی جانان بیشتر ر ...457شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم 458شمارهٔ ۴۶۴: یوسف از حلقه به گوشان تو دیدم گفت ...459شمارهٔ ۴۶۵: هدف برای خدنگ تو جان خود بردم 460شمارهٔ ۴۶۶: حکایت گل روی تو در چمن کردم 461شمارهٔ ۴۶۷: به چوگانش اگر سر گو نمی کردم چه م ...462شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خو ...463شمارهٔ ۴۶۹: به قطع هستی خود خوب دستیار خودم 464شمارهٔ ۴۷۰: همچو گرداب در قفای خودم 465شمارهٔ ۴۷۱: به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزت ...466شمارهٔ ۴۷۲: اگرچه در نظر خلق اعتبار ندارم 467شمارهٔ ۴۷۳: ز دست رفتم و امید دستیار ندارم 468شمارهٔ ۴۷۴: چو بلبل از خس و خار چمن کاشانه ای ...469شمارهٔ ۴۷۵: به دل، ‌داغ غم عشق بت پرکینه ای د ...470شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی ...471شمارهٔ ۴۷۷: تنی چند بید لرزان و روان ساکنی دا ...472شمارهٔ ۴۷۸: به گرد کوی جانان های های ساکنی دا ...473شمارهٔ ۴۷۹: من دورم و من دورم مهجورم و مهجورم 474شمارهٔ ۴۸۰: از دم تیغ غم او هر نفس خون می خور ...475شمارهٔ ۴۸۱: نگیرم گوشه از راه خدنگت گر گمان ب ...476شمارهٔ ۴۸۲: کی جفای می و معشوقه و مهتاب کشم 477شمارهٔ ۴۸۳: دور از رخش چها من بیتاب می کشم 478شمارهٔ ۴۸۴: منت اغیار و آزار ملامت می کشم 479شمارهٔ ۴۸۵: ندارد منت بار لباس از هیچ کس دوشم 480شمارهٔ ۴۸۶: بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم 481شمارهٔ ۴۸۷: حال من این است غیر حال ندانم 482شمارهٔ ۴۸۸: از حال من مپرس [و] ندامت کشیدنم 483شمارهٔ ۴۸۹: باز حرف از ناز خوبان می زنم 484شمارهٔ ۴۹۰: به هر چمن که وصال تو را خیال کنم 485شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم 486شمارهٔ ۴۹۲: من نه آنم که زنم ساز و به خود گری ...487شمارهٔ ۴۹۳: گاه چون ظاهرپرستانش عبادت می کنم 488شمارهٔ ۴۹۴: همچو گل راز درون خود نمایان می کن ...489شمارهٔ ۴۹۵: با بتان من عشقبازی می کنم 490شمارهٔ ۴۹۶: می سزد گر کله خویش به سر کج بینم 491شمارهٔ ۴۹۷: نفع، آن است که من نافع خود می بین ...492شمارهٔ ۴۹۸: من نه این آب روان از لب جو می بین ...493شمارهٔ ۴۹۹: من ز جا از سخن جنت مأوا نروم 494شمارهٔ ۵۰۰: دامان دل ز گرد هوس چیده می روم 495شمارهٔ ۵۰۱: از پریشانی نه سرگردان چو کاکل می ...496شمارهٔ ۵۰۲: گر کمر زرین و یا زر در کمر بربسته ...497شمارهٔ ۵۰۳: نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ...498شمارهٔ ۵۰۴: عالم تمام یک نظر است و ندیده ایم 499شمارهٔ ۵۰۵: عزلت گزیده ایم به عزت رسیده ایم 500شمارهٔ ۵۰۶: اول چو داغ بر سر دردی رسیده ایم 501شمارهٔ ۵۰۷: ناخورده شراب ناب مستیم 502شمارهٔ ۵۰۸: خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستی ...503شمارهٔ ۵۰۹: خویش را بر صف مژگان تو مستانه زدی ...504شمارهٔ ۵۱۰: گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم 505شمارهٔ ۵۱۱: خیرالامور اوسط اولاد آدمیم 506شمارهٔ ۵۱۲: ما به کوی یار نالان می رویم 507شمارهٔ ۵۱۳: منم نادان تو دانایی چه گویم 508شمارهٔ ۵۱۴: به روی سینه سیل اشک باز از دیده ب ...509شمارهٔ ۵۱۵: چه سرها از یقین شد گوی در میدان د ...510شمارهٔ ۵۱۶: چگونه کس کند آرام در سرای جهان 511شمارهٔ ۵۱۷: بیفتی گر ز پا در راه دل سر می توا ...512شمارهٔ ۵۱۸: ندیده صاحب معنی به روزگار سخن 513شمارهٔ ۵۱۹: کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن 514شمارهٔ ۵۲۰: به آن سرو سهی قد یاد صهبا می توان ...515شمارهٔ ۵۲۱: آخرت منظور اگر باشد ز دنیا آمدن 516شمارهٔ ۵۲۲: چو به درد خوی کردی به دوا توان رس ...517شمارهٔ ۵۲۳: بیا به وادی بیداد تخت و چادر زن 518شمارهٔ ۵۲۴: شده شرمسار به دوران تو پیمانهٔ حس ...519شمارهٔ ۵۲۵: خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن 520شمارهٔ ۵۲۶: دمی در پای خم سرمان و بحر و بر تم ...521شمارهٔ ۵۲۷: به حال عالم افسرده دیده ای تر کن 522شمارهٔ ۵۲۸: از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن 523شمارهٔ ۵۲۹: سخن اهل دلی را سخن ماست مکن 524شمارهٔ ۵۳۰: پیش هر کس شکوه از گردون دون پرور ...525شمارهٔ ۵۳۱: ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری ک ...526شمارهٔ ۵۳۲: ببر طمع ز زمین، خرقه آسمانی کن 527شمارهٔ ۵۳۳: باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چم ...528شمارهٔ ۵۳۴: مگذر ز راستی و ببین بر کمال من 529شمارهٔ ۵۳۵: برقع از رخ برگرفتی آفتاب آمد برون 530شمارهٔ ۵۳۶: صبحدم مطلوب چون مست شراب آید برون 531شمارهٔ ۵۳۷: عهد کی از عهدهٔ پیمانه می آید برو ...532شمارهٔ ۵۳۸: هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او 533شمارهٔ ۵۳۹: به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو 534شمارهٔ ۵۴۰: به دل ها ناوک انداز است دایم ابرو ...535شمارهٔ ۵۴۱: صلح و صفا بود مرا جنگ تو و جفای ت ...536شمارهٔ ۵۴۲: از بسکه نازک است دل پر ز آرزو 537شمارهٔ ۵۴۳: دل گر از دست شود در خم ابرو، گو ش ...538شمارهٔ ۵۴۴: خیالم تا به سرو قامت او گشته هم ز ...539شمارهٔ ۵۴۵: رحمتش با بی گناهان کی کند فردا نگ ...540شمارهٔ ۵۴۶: خطش نوشته بر او آیت کلام الله 541شمارهٔ ۵۴۷: گرچه عالم را بنا آن ذات بیچون ساخ ...542شمارهٔ ۵۴۸: فلک به این همه رنگی که بر هوا بست ...543شمارهٔ ۵۴۹: ز جان گذشتم و جانان شدم نشسته نشس ...544شمارهٔ ۵۵۰: نماید گاه ابرو گه جمال آهسته آهست ...545شمارهٔ ۵۵۱: باز چشمش سرمه آمیز آمده 546شمارهٔ ۵۵۲: ز من تا کوی جانان گرچه یک آواز رس ...547شمارهٔ ۵۵۳: ابروی تو را تا قلم صنع کشیده 548شمارهٔ ۵۵۴: نیست با کس اتحادم همچو کوه 549شمارهٔ ۵۵۵: عهد با بالابلندی بسته ای 550شمارهٔ ۵۵۶: آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای 551شمارهٔ ۵۵۷: ای که از قدرت تویی حسن آفرین تازه ...552شمارهٔ ۵۵۸: نمی دانم تو خاکی آتشی یا باد یا آ ...553شمارهٔ ۵۵۹: هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی 554شمارهٔ ۵۶۰: وجودم را بر آتش زد لقای گرم موجود ...555شمارهٔ ۵۶۱: دارم ز باده چشم تمنای بیخودی 556شمارهٔ ۵۶۲: دوست به دشمن به کربلا تو نمودی 557شمارهٔ ۵۶۳: تو تا به کی دل و جان در امان نگه ...558شمارهٔ ۵۶۴: دلم ربوده بت ماهری به عیاری 559شمارهٔ ۵۶۵: دیده بیرون شده از پرده به دیدار ک ...560شمارهٔ ۵۶۶: شد زمین تکیه گاه درویشی 561شمارهٔ ۵۶۷: برهنگی است عبا و قبای درویشی 562شمارهٔ ۵۶۸: تلخی کند به کام خضر آب زندگی 563شمارهٔ ۵۶۹: هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی 564شمارهٔ ۵۷۰: ای که در تدبیر دنیای دنی بس مایلی 565شمارهٔ ۵۷۱: کریمان را چه شد یارب کریمی 566شمارهٔ ۵۷۲: گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه ...567شمارهٔ ۵۷۳: ز بس این تن پرستان کرده خم گردن ب ...568شمارهٔ ۵۷۴: میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی 569شمارهٔ ۵۷۵: ز خویش برده مرا چشم باده پیمایی 570شمارهٔ ۵۷۶: در حریم دل من شمع شب افروز تویی 571شمارهٔ ۵۷۷: واقف از زاده و نزاده تویی 572شمارهٔ ۵۷۸: دل برده است چشم قتال جنگجویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ