کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا شد حکیمم عشق او با درد شد الفت مرا
    تا شد رفیقم درد او رفت از سرم گرد هوا
    عمری است تا کار دلم خون خوردن و جان کندن است
    نی در غمت حالا مرا افتاده بر سر این بلا
    از بخت می خواهم مدد جذبی ز زلف یار هم
    تا باز خاک راه او در دیده سازم توتیا
    در کوی جانان می روی با کاروان عشق رو
    تا هر قدم در گوش جان از او رسد بانگ درا
    نی چون برید از برگ خود با هر لبی دمساز شد
    با هر نوا شد آشنا تا شد سعیدا بینوا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha