کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زمین شوره، ای جان، کی شناسد قدر باران را؟
    دلی اندوهگین داند صفای چشم گریان را
    نزاعی نیست با شیطان فقیری را که قلاش است
    ز عیاران ره خوفی نباشد مرد عریان را
    چه خرمن ها که خاکستر نشد از تابش برقی
    کند یک جرعه می افشا هزاران راز پنهان را
    نگردد نکته دان طفلی نباشد عیب استادش
    چو بی جوهر بود تیغی چه نقصان است سوهان را
    سخن از شاهد و می گو رقیبان را مگو از حق
    نصیحت به ز شیرینی نباشد طفل نادان را
    وفا مشاطهٔ حسن است لیکن کس نمی داند
    نگه دارید ای خوبان به عاشق عهد و پیمان را
    از این عالم که یک ساعت به حال خود نمی ماند
    چه جمعیت به دست آید سعیدای پریشان را؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha