کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نتوان به پند کرد نکو بدسرشت را
    صیقل گری نمیکند آیینه خشت را
    مال جهان جهنم نقدیست ای فقیر
    بشناس قدر مفلسی چون بهشت را
    باشد به تیره روزی خویشم امیدها
    ابر سیاه سرمه بود چشم کشت را
    از حسن خلق دیو شود در نظر پری
    برقع بود گشاد جبین روی زشت را
    خواهی رسی بمنزل نیکان مباش بد
    لایق گل بهشت بود هم بهشت را
    تا چند در لباس کنی دعوی صلاح
    خواهی بجامه کعبه نمایی کنشت را
    واعظ چو خط مپیچ سر از خامه قضا
    نتوان ز سرنوشت دگر سرنوشت را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha