کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر در خواب بینم لنگر آن کوه تمکین را
    تهی ز آتش کند خواب گرانم سنگ بالین را
    مصور می نماید خال و خطش خانه زین را
    مرصع می کند لعل لب او، جام زرین را
    نباشد هر دلی شایسته تصدیع دلداری
    مکن زنجیر هر دیوانه یی آن زلف پرچین را
    چه همچشمی نماید جام می با گردش چشمی
    که کیفیت دهد امروز یادش بزم دوشین را؟
    دل بی لنگرم چون پا فشارد پیش دلداری
    که شوخی های او از جا درآرد کوه تمکین را؟
    غم او را به یادی دردمندان داده اند از کف
    چرا دارد دریغ از وی کسی خود جان شیرین را
    گذشتن نیست بر اهل نظر، آسان ازین گلشن
    بود خار تعلق هر گلی دامان گلچین را
    پر است از گرد بی انصافی، این کلفت سرا واعظ
    همان بهتر که کس پوشد ز یاران چشم تحسین را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha