کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نتوانست ز بس ضعف بدندان جا کرد
    گره لقمه ام از شیشه روزی وا کرد
    فیض گمنامیم این بس که ز خلوتگه فقر
    شغل دنیا نتوانست مرا پیدا کرد
    سایه بال هما بود بلای سیهی
    کز سرم پرتو خورشید سعادت واکرد
    نیست شرمندگی دست تهی کم، چه عجب
    بید مجنون نتواند سر اگر بالا کرد؟
    مگر از دست دل زار من آید با او
    آنچه در عالم یاری غم او با ما کرد
    واعظ این فیض سخن نیست جز از همت عشق
    دم ما را نمک شور جنون گیرا کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha