کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیری آمد بر تنم هر موی خنجر میکشد
    بر سر از موی سفیدم مرگ لشکر میکشد
    گویی از بس ناتوانی سبزه میروید ز سنگ
    دود آه حسرتی تا از دلم سر میکشد
    شایدش چشم بد دوران گذارد در کنار
    آنچه درویش از نگه های توانگر میکشد
    بسکه صوفی در تلاش پایه منصوری است
    گر فتد داری به دستش، خویش را بر میکشد
    گر به گردون رفته یی، آخر بود جای تو خاک
    طفل هر جا هست، خود را سوی مادر میکشد
    از ضعیفان کن طلب واعظ نظام کار خویش
    رشته با آن ناتوانی بار گوهر میکشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha