کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدگهر، نیک بدینار و بدرهم نشود
    ما راز داشتن گنج زر، آدم نشود
    خرج بازار جزا، نقد غمی میخواهد
    سعی کن پرده دل، کیسه درهم نشود
    مردمی تا نبود، کس نشود از مردم
    آدمی آینه از صورت آدم نشود
    مایه خوشدلی روز جزا، جز غم نیست
    قسمت هیچ مسلمان، دل بیغم نشود!
    تاب دردسر خورشید جزا نیست مرا
    سایه فقر الهی ز سرم کم نشود
    حلقه کن نام خود ای پادشه کشور فقر
    که سلیمانی این ملک بخاتم نشود!
    از زبان الف این حرف شنیدم، که: کسی
    راستی تا نکند پیشه، مقدم نشود
    پاک گوهر نشود گرم ز هر حرف خنک
    آتش لعل برافروخته از دم نشود
    بی عوض نیست درین بحر عطاهای کرم
    زر ماهی ز فگندن در می کم نشود
    تخم امید تو واعظ دل پر خون خواهد
    سبز این کشت باین چشمه بی نم نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha