کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بغیر بیکسیم نیست در جهان یاری
    که عقده ام بگشاید ز رشته کاری
    ز زیر بال هما همتم گذشت چنان
    که بگذرند ز پای شکسته دیواری
    بغیر دیده حسرت، بملک و مال جهان
    در این زمانه ندیدیم چشم بیداری
    ز من تر است از آن خصم خشک مغز، که من
    چو آب نشکند از نرمیم بپا خاری
    ز گند مرده دلانم دماغ مختل شد
    کجاست روی مزاری و پشت دیواری
    ز سیل کثرت مردم، ز گرد کلفت خلق
    کجاست قله کوهی و، رخنه غاری
    زمانه مشتری روی کار هر جنسی است
    که کوته است نظرها ز غور هر کاری
    گزیده بسکه نگه های منتم، شده است
    بدیده حلقه هر چشم رخنه ماری
    جواب مطلب کس، رسم این بزرگان نیست
    خوشا فغان جگر سوز پای کهساری
    بسان خشت ز قالب، شود ز تفرقه جمع
    دلی که ساخت ز دنیا بچار دیواری
    ز شادکامی دشمن دگر چه غم واعظ؟
    مرا که همچو غم دوست هست غمخواری!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha