کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خردمندی فزاید آدمی را بسکه تنهایی
    بدام عقل میترسم فتد مجنون ز یکتایی
    ز وسعت خوشتر آید تنگی احوال عارف را
    فلاطونی بآن شان را، بخم کرده است دانایی
    ز زینت های دنیا، عیب دنیا به شود ظاهر
    که باشد شاهدی بر زشتی شاهد خود آرایی
    برون کن خواهش زر، تا گشاید عقده ات از دل
    که این دنبل نگردد به، بود تا چرک دنیایی
    لباس پربهای ژنده پوشی کهنه شد دیگر
    نباشد عیب پوشی اهل دنیا را چو دارایی
    ز هر خشک و تری، افتاده را یاری طمع باشد
    که دارند از عصای خویش کوران چشم بینایی
    بده تا میتوانی داد، داد دادن ای منعم
    که دست اغنیا را هست دادن شکر گیرایی
    گذشتم، توبه کردم، بر ندارم دست از آن دیگر
    بدستم گر فتد بار دگر دامان تنهایی
    چنان کرده است سست اوضاع دنیا دست دلها را
    که نتوان داشت امروز از نمک هم چشم گیرایی
    بامید زبان مگذار، شکر دوست را واعظ
    زبان را گر ز دست آید، بگوید شکر گویایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha