کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با لاف عقل، بازی دنیا چه خورده یی؟
    از هیچ و پوچ این همه بر خود سپرده یی
    خوش آیدت حلاوت عیش جهان به کام
    حق هست با تو، زهر تأسف نخورده یی!
    از باد یاد مرگ نلرزی چو برگ بید
    از بس چو ریشه پای درین گل فشرده یی
    تا چند مرده نفس نفس پر فسون
    امروز زنده باش که فرداست مرده یی!
    اهل زمانه عاشق ارباب ثروتمند
    معشوق بلبل است گل از بهر خرده یی
    گلها شدند شعله ور از دامن سحر
    ای آه آتشین، تو چه در دل فسرده یی؟!
    هر برگ گل رسد به نوایی ز خوان صبح
    ای دل تو هم بگیر نصیبی، چه مرده یی؟!
    هر عضو من رود برهی از هجوم ضعف
    چون خشت و چوب خانه سیلاب برده یی
    در پیری آید از نفسم بوی رفتگی
    مانند دود شمع سحرگاه مرده یی
    خواهی کشید رخت بسر منزل نجات
    واعظ بجرم خویش اگر راه برده یی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha