کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ
    اما چه زندگی؟ که نیامد بکار مرگ!
    عینک بدیده نیست مرا، نور چشم من
    چشمم چهار شد بره انتظار مرگ!
    بر خاست گرد پیریم از شاهراه عمر
    معلوم شد که میرسد اینک سوار مرگ!
    از بهر دورباش حواسم ز راه او
    گردیده پیریم ز عصا چوبدار مرگ
    با هر دو پا بدام فتادم، چو قد خمید
    پشت دو تاست، خم کمند شکار مرگ
    بردیم مرده مرده بسر بسکه زندگی
    امروز نیستیم غریب دیار مرگ
    زین پیش جنس مرگ چنین رایگان نبود
    برداشت دوریت ز میان اعتبار مرگ
    آسوده ز اضطراب معیشت نمی شود
    با خویشتن کسی ندهد تا قرار مرگ
    واعظ، مرا نه پشت خم از ضعف پیری است
    قد کرده ام دوتا، که روم زیر بار مرگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha