کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو رنگ خویش، هردم انقلاب ساکنی دارم
    چو جوش باده دایم اضطراب ساکنی دارم
    ز خود هر چند بگریزم، همان در بند خود باشم
    رم آهوی تصویرم، شتاب ساکنی دارم
    مباش ای ساحل غم، چشم بر راهم؛که من کشتی
    بسان جوهر تیغش در آب ساکنی دارم
    دلم چون ساغر چشمت نه هر جاییست در محفل
    برو ساقی، که من جام شراب ساکنی دارم
    بیابان کرد شهر هستیم را چشم آهویی
    که از بس حیرتش موج سراب ساکنی دارم
    نباشد پای رفتن از دل من، بیقراری را
    چو زلف خوبرویان پیچ و تاب ساکنی دارم
    ز بس در گرد کلفت مانده ام از ناتوانیها
    چو جوش سبزه در خاک اضطراب ساکنی دارم
    نیامد عمر بر سر واعظ ایام جدایی را
    ز بخت بد، چه چرخ و آفتاب ساکنی دارم؟!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha