کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست بلبل چو من و، گل نه چنانست که تو؛
    بر رخ گل، عرق شبنم از آنست که تو
    آتشین چهره گذشتی ز چمن صبحدمی،
    چمن از دیده نرگس نگرانست که تو
    بنگاهی مگر از خاک رهش برگیری،
    لیکن این لطف از آن بر تو گرانست که تو
    نتوانی نظری چشم ز خود برداری
    گلشن حسن تو سیراب از آنست که تو
    هر نفس مینگری بر خود و، میبالی از آن
    داغها در جگر لاله، ستانست که تو
    بسکه مشغول خودی، سیر گلستان نکنی،
    نیم سوز است اگر لاله، از آنست که تو
    نکنی سوی چمن یک نگه از ناز تمام،
    باز گلها همه را چشم بر آنست که تو
    باغ را آب لطافت دهی از جلوه ناز،
    با زمین گیری، از آن سرو روانست که تو
    برده یی صبر و قرار از همه خوبان چمن،
    دود برخاسته از سبزه، گمانست که تو
    آتشی در چمن انداخته یی، کاین گل روست؛
    لیکن آتش نتوان گفت چنانست که تو!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha